سایه گستر

روانشناسی,شعر,سرگرمی


 

 
اطلاعیه جالب در معبدی در هندوستان

روی برگه نوشته: لطفا زن خود را در مکان های شلوغ تنها نگذارید
چون ممکن است گم بشود و شما اشتباها فکر کنیدکه دعایتان مستجاب شده است

 
91

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:48توسط سارا | |

اگر خارج از ایران باشید، با جملاتی این چنینی برخورد کردید، بدونید طرف مقابل ایرونیه

 

▪ He looks at me Left Left!

چپ چپ نگاه میکنه!

 

▪ I die for your height and top!

قربونه قد وبالات!

 

▪ Eat my head!

سرمو خورد!

 

▪ He has grown a tail!

دم در آورده!

 

▪ On my eyes!

به روی چشمم!

 

▪ Light up my homework!

تکلیف منو روشن کن!

 

▪ Don;t hit yourself into left Ali Street!

خودت رو به کوچه علی چپ نزن!

 

▪ To my death?!

مرگ من؟!

 

▪ I ate the ground and my father came out!

خوردم زمین، پدرم در اومد!

 

▪ Take away the person that washes your dead body!

مرده شورتو رو ببرن!

 

▪ Pull your carpet out of the water!

گلیمتو رو از آب بکش!

 

I;ll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes!

انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره!

 

His/Her donkey passed over the bridge!

خرش از پل گذشته!

 

What kind of dirt should I put on my head?!

چه خاکی به سرم بریزم؟!

 

The neighbors chicken is a goose!

مرغ همسایه غازه!

 

Marriage is an uncut watermelon!

ازدواج هندونه ای نبریده است!

 

Happiness has been hitting you under the belly!

خوشی زده زیر دلت!

 

Don;t drop worms!

کرم نریز

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:43توسط سارا | |

 
تنها نجات یافته کشتی
تنها نجات یافته کشتی غرق شده، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
” خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ “
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:42توسط سارا | |

ايا می دانستید افرادی که بنظر خیلی قوی می رسند، معمولاً خیلی حساس هستند و کسانی که بیشترین مقدار مهربانی را به معرض نمایش می گذارند، بیشترین صدمه را دیده اند؟ آیا می دانستید آنهایی که تظاهر می کنند نیازی به عشق ندارند، بیشتر از همه به آن محتاجند؟ اشخاصی که از همه نگهداری می کنند خودشان از همه بیشتر نیازمند مراقبتند و کسانی که زیاد لبخند می زنند ممکن است در زمان تنهایی بیشترین گریه را بکنند.

 اگر نمیدانی از من بپرس. اگر قبول نداری با من بحث کن. اگر دوست نداری به من بگو. اما هیچوقت در مورد من یک طرفه به قاضی نرو.

انسانی خوب بودن ارتباطی به دین، مذهب، وضع زندگی، نژاد، رنگ پوست، دیدگاه سیاسی یا فرهنگ شما ندارد، بلکه به این بستگی دارد که تا چه اندازه نسبت به دیگران خوشرفتاری می کنید.

 وقتی از کسی فرار می کنید او همچنان وجود دارد اما با فاصله ای دورتر.

وقتی با کسی می جنگید فقط باعث قوی تر شدن او می شوید. بهترین گزینه فقط گذشتن و رفتن است.

گاهی نیاز دارید تنها باشید نه بی کس، تا بتوانید ساعاتی را در خلوت خود سپری کنید و از آن لذت ببرید.

پیش از آنکه درباره زندگی، گذشته و شخصیت من قضاوت کنی… خودت را جای من بگذار، از مسیری که من گذشته ام عبور کن، با غصه ها، تردیدها، ترسها، دردها و خنده هایم زندگی کن… یادت باشد هرکس سرگذشتی دارد. هرگاه به جای من زندگی کردی آنگاه میتوانی درباره من قضاوت کنی.

اگر کسی کاری را که برایش انجام میدهید وظیفه تان میداند نه لطفتان، باید به آن کار خاتمه دهید.

میدانم کمتر از آنی هستم که بیشتر مردم ترجیح میدهند باشم اما اغلب مردم  نمیدانند که من خیلی بیشتر از آنی هستم که آنها میبینند.

خودتان را با همه وجود باور کنید. بدانید قدرتی درون شما وجود دارد که از هر مانعی بزرگتر است. شما میتوانید.

دردناک ترین خداحافظی ها آنهایی هستند که نه گفته شدند نه توضیح داده شدند.

گفتن دوستت دارم سه ثانیه طول میکشد… توضیح دادنش سه ساعت….و    ثابت کردنش یک عمر.

من مسئول آن چیزی هستم که میگویم نه آن چیزی که تو برداشت می کنی.

کسی رو برای دوستی انتخاب کن که اونقدر قلبش بزرگ باشه که نخوای برای اینکه تو قلبش جائی داشته باشی خودت رو کوچیک کنی

هیچوقت به خدا نگویید: من یک مشکل بزرگ دارم به مشکلتان بگویید: من یک خدای بزرگ دارم

دنیا دو روز است یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست ناامید مگرد زیرا هر دو پایان پذیرند

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:35توسط سارا | |