سایه گستر

روانشناسی,شعر,سرگرمی

 . کنجکاوی را دنبال کنید
“من هیچ استعداد خاصی ندارم .فقط عاشق کنجکاوی هستم ”
چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید ؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن
علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد .به همین دلیل
است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام . شما بیشتر در چه مورد
کنجکاو هستید ؟
پیگیری کنجکاوی شما رازی است برای رسیدن به موفقیت.

۲ .پشتکار گرانبها است
“من هوش خوبی ندارم، فقط روی مشکلات زمان زیادی میگذارم”
تمام ارزش تمبر پستی توانایی آن به چسبیدن به چیزی است تا زمانی که آن را
برساند.مانند تمبر پستی باشید ؛ مسابقه ای که شروع کرده اید را به پایان
برسانید .
با پشتکار می توانید به مقصد برسید.

۳ .تمرکز بر حال
“مردی که بتواند در حالی که دختر زیبایی را می بوسد با ایمنی رانندگی کند
، به بوسه اهمیتی را که سزاوار آن هست نمیدهد ”
پدرم به من می گفت نمی توانی در یک زمان بر ۲ اسب سوار شوی .من دوست
داشتم بگویم تو می توانی هر چیزی را انجام بدهی اما نه همه چیز .یاد
بگیرید که در حال باشید.تمام حواستان را بدهید به کاری که در حال حاضر
انجام میدهید.
انرژی متمرکز، توان افراد است، و این تفاوت پیروزی و شکست است .

۴ .تخیل قدرتمند است .
“تخیل همه چیز است .می تواند باعث جذاب شدن زندگی شود .تخیلی به مراتب از
دانش مهم تر است ”
آیا شما از تخیلات روزانه استفاده می کنید ؟ تخیل از دانش مهم تر است !
تخیل شما پیش نمایش آینده شما است .نشانه واقعی هوش دانش نیست ، تخیل
است.
آیا شما هر روز ماهیچه های تخیلتان را تمرین می دهید ؟اجازه ندهید چیزهای
قدرتمندی مثل تخیل به حالت سکون دربیایند.

۵ .اشتباه کردن
“کسی که هیچ وقت اشتباه نمی کند هیچ وقت هم چیز جدید یاد نمیگیرد ”
هرگز از اشتباه کردن نترسید .اشتباه شکست نیست .اشتباهات شما را
بهتر،زیرک تر و سریع تر می کنند، اگر شما از آنها استفاده مناسب کنید .
قدرتی که منجر به اشتباه می شود را کشف کنید .
من این را قبل گفته ام ،و اکنون هم می گویم ، اگر می خواهید به موفقیت
برسید اشتباهاتی که مرتکب می شوید را ۳ برابر کنید .

۶ .زندگی در لحظه
“من هیچ موقع در مورد آینده فکر نمی کنم ،خودش بزودی خواهد آمد”
تنها راه درست آینده شما این است که در “همین لحظه ” باشید .
شما زمان حال را با دیروز یا فردا نمی توانید عوض کنید .،بنابراین این از
اهمیت فوق العاده برخوردار است، که شما تمام تلاش خود را به زمان جاری
اختصاص دارید .این تنها زمانی است که اهمیت دارد ، این تنها زمانی است که
وجود دارد .

۷ .خلق ارزش
“سعی نکنید موفق شوید ، بلکه سعی کنید با ارزش شوید ”
وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید،وقت خود را صرف ایجاد ارزش
کنید .اگر شما با ارزش باشید ،موفقیت را جذب می کنید
استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید ، بیاموزید چگونه آن
استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید
باشد .
تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد .

۸ .انتظار نتایج متفاوت نداشته باشید.
“دیوانگی : انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن ”
شما نمی توانید کاری را هر روز انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته
باشید ،به عبارت دیگر، نمی توانید همیشه کار یکسانی (کارهای روزمره) را
انجام دهید، و انتظار داشته باشید متفاوت به نظر برسید.برای اینکه زندگی
تان تغیر کند، باید خودتان را تا سر حد تغییر افکار و اعمالتان متفاوت
کنید، که متعاقبا زندگی تان تغییر خواهد کرد.

۹ .دانش از تجربه می آید .
“اطلاعات به معنای دانش نیست . تنها منبع دانش تجربه است ”
دانش از تجربه می آید . شما می توانید درباره انجام یک کار بحث کنید ،
اما این بحث فقط دانش فلسفی از این کار به شما می دهد .شما باید این کار
را تجربه کنید تا از آن آگاهی پیدا کنید .تکلیف چیست ؟ دنبال کسب تجربه
باشید !
وقت خودتون رو صرف یادگرفتن اطلاعات اضافی نکنید .دست بکار شوید و دنبال
کسب تجربه باشید .

۱۰ .اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید.
“اگر شما قوانین بازی را یاد بگیرید از هر کس دیگر بهتر بازی خواهید کرد”
۲ گام هست که شما باید انجام بدهید .اولین گام این است که شما باید
قوانین بازی که می کنید را یاد بگیرید ،این یک امر حیاتی است.گام دوم این
که شما باید بازی را از هر فرد دیگری بهتر انجام بدهید .اگر شما بتوانید
این ۲ گام را انجام دهید موفقیت از آن شما می شود

+نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت14:21توسط سارا | |


برخی از مورخان و کارشناسان که اکثرا دهه ی هفتاد به بالا بودند اخیرا
کشف کردند دهه ی شصتی ها خوشبخت ترین انسان هایی بودند که بعد از آدم و
حوا پا به این کره ی خاکی گذاشتند.

بر اساس این
یافته ها دهه ی شصتی ها از تولد تا بعد از وفات 7 خوان را می گذرانند.
(البته برخی را گذرانده اند.) خوان هایی که همواره با ناداوری ها از آن
سربلند بیرون آمده


خوان اول: بحران پوشک و شیرخشک
در دهه ی شصت اصطلاحی بین زوج های جوان وجود داشت، آنها می گفتند: «بچه
که عمر و نفسه ده تاش کمه، هزارتاش هم بس نیست!»

در همین راستا و
همچنین در راستای نبود سینما، پارک و … برای گذراندن وقت کانون های
خانواده گرم و گرم تر شدند، آنقدر گرم که برخی محققین بر این عقیده هستند
که گرم شدن زمین و آب شدن یخ های قطب شمال و جنوب نتیجه ی اقدامات انجام
گرفته شده در دهه ی شصت می باشد.



دهه ی شصتی ها بسیار خوش شانس بودند، زیراکه به دلیل افزایش کمّی شان با
بحران پوشک مواجه شدند، آن زمان هم مثل الان چینی ها مهربان نبودند که هر
چیزی که کم داریم
برایمان صادر کنند، در نتیجه به طور متوسط هر دهه ی شصتی هفته ای فقط
یکی دو روز پوشک می بست و در باقی ایام هفته در آزادی کامل به سر می برد؛
البته این دهه ی شصتی ها از همان ابتدا نیز جنبه ی آزادی را نداشتند و با
اعمالی که بر روی گل های قالی انجام دادند باعث بدنامی فرش های دستبافت
ایرانی در سطح بین الملل شدند و کاهش صادرات فرش دستباف در این روزها
نتیجه ی اقدامات نادرست دهه ی شصتی ها در آن زمان می باشد!

در کنار این بحران ، بحران شیر خشک هم مزید بر علت بود تا آنها با دست و
پنجه نرم کردن با این بحران ها در کودکی امروز آماده ترین نسل حاضر برای
اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانه ها می باشند!



خوان دوم: مدرسه
دهه ی شصتی ها کلا خوش به حالشان بود، در کلاس های شونصد نفره درس می
خواندند، آخرین یافته های علم آمار و احتمال نیز ثابت کرده هر چه تعداد
دانش آموزان یک کلاس بیشتر باشد احتمال اینکه معلم از دانش آموزی درس
بپرسد کمتر است؛ البته این اصل در مورد دهه ی شصتی ها صدق نمی کرد زیرا
تا معلم اسامی بچه ها را می خواند تا حضور و غیاب کند وقت یک ساعت و نیمه
ی کلاس تمام می
شد.



خوان سوم: دانشگاه

کلاً مسئولان هوای دهه ی شصتی ها را خیلی داشتند، مدام برایشان سدسازی می
کردند، یکی از این سدهای سخته شده در آن سال ها «سد کنکور» نام داشت که
البته به جای آب پشت آن «داوطلب» جمع می شد؛ مزیت سد کنکور به سدهای دیگر
این بود که اصلا سوراخ نمی شد و لازم نبود کسی پتروس بازی دربیاورد و تا
یک ماه انگشتش آبسه کند!

دهه ی شصتی ها در پشت این درب روزهای بسیار خوشی را گذراندند و روزها و
شب های بسیاری را با «تست های 4
گزینه ای» هم آغوش شدند، و در انتها نیز به جنگ غول کنکور رفتند.
مسئولان در یک اقدام ژرف نگرانه و آینده بینانه از غول کنکور دعوت کردند
تا بیاد و با دهه ی شصتی ها به عنوان یک بازی تدارکاتی دست و پنجه نرم
کند تا دهه ی شصتی ها آمادگی پیدا کنند در سال ها بعد با غول های بزرگتری
همچون غول تورم و بیکاری و مسکن و … مبارزه کنند!





خوان چهام: کار
دهه ی شصتی ها کم
کم از دانشگاه بیرون آمدند، البته خودشان چندان تمایلی به بیرون آمدن از
دانشگاه نداشتند اما دهه ی هفتادی ها آنقدر وارد دانشگاه شدند که دیگر در
دانشگاه جایی نمانده بود و دهه ی شصتی ها از آنطرف دانشگاه بیرون
افتادند!
فرصت های کاری بسیار بالایی برای آنها وجود داشت، از آبیاری گیاهان
دریایی و گردگیری میز رایانه گرفته تا آسفالت سابی و متر کردن عرض خیابان
ها.




خوان پنجم: ازدواج
همان طور که دهه ی شصتی ها سنشان بالا می رفت
ازدواج هم سنش بالا می رفت، در همین راستا اکثر کارشناسان معتقد هستند
دلیل بالا رفتن سن ازدواج نه بیکاری است و نه گران بودن مسکن، بلکه تنها
دلیل بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن دهه ی شصتی ها می باشد!



خوان ششم: عزرائیل

در همین راستا پیش بینی می شود دهه ی شصتی ها بسیار بسیار زیاد عمر کنند،
زیرا همه ی آنها با هم به دنیا آمده اند و در نتیجه همه با هم بزرگ شده
اند پس همه تقریبا در یک بازه زمانی فوت خواهند کرد؛ عزرائیل یحتمل در آن
زمان که دهه ی شصتی ها به زمان مرگشان برسند آنقدر سرش شلوغ خواهد شد که
دیگر بدون وقت قبلی جان کسی را نمی
گیرد و در نتیجه دهه شصتی ها چند سالی را در وقت اضافه سپری خواهند کرد.




خوان هفتم: آن دنیا!
بالاخره نمی شود همه چیز به کام دهه ی شصتی ها باشد، یحتمل آنها در آن
دنیا با مفهوم کمبود امکانات مواجه خواهند شد، پیش بینی می شود در آن
دنیا به همه ی روح های دهه ی شصتی بال نرسد و برخی از روح های دهه ی شصتی
نتوانند در آسمان پرواز کنند

+نوشته شده در شنبه 25 آذر 1391برچسب:,ساعت14:18توسط سارا | |

 

 

ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.

ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ. ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ 5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.

ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ، ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ، ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.

ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ.

ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟

ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ...

+نوشته شده در شنبه 27 آبان 1391برچسب:,ساعت15:9توسط سارا | |

همگي ما افرادي را ديده‌ايم كه هميشه خوش‌شانس هستند. اين افراد كساني هستند كه همواره موانع را ‌از پيش‌پا برداشته و بسيار كمتر از ديگران نااميد مي‌شوند و به نظر مي‌رسد كه موفقيت، راحت‌تر به سمت ‌آنها مي‌آيد. گويي موقعيت‌هاي خوب مرتبا به آنها روي مي‌آورد البته آنها سخت كار مي‌كنند، اما اين توضيح ‌كاملي در مقابل رفتار روزگار با آنها نيست، چراكه خيلي از مواقع به نظر مي‌رسد كه لياقت و شايستگي يك ‌سري افراد ديگر از آنها بيشتر است.

شايد برخي تصور كنند كه اين افراد از بدو تولد به اصطلاح "پيشاني‌نوشتشان" خوب بوده، اما ‌خوشحال باشيد چراكه چنين چيزي صحت ندارد و سرنوشت كسي از بدو تولد رقم نمي‌خورد بلكه ‌افراد خوش‌اقبال تنها 7 راز ساده دارند كه شما هم مي‌توانيد آنها را در زندگي خود به كار ببنديد و شانس و ‌اقبال را در زندگي تجربه كنيد.


راز اول: افراد خوش‌اقبال به شانس اعتقادي ندارند! اخيرا محققي با 10 تاجر موفق به منظور تاليف ‌كتابي درخصوص "نقش شانس در موفقيت" مصاحبه كرد. تقريبا هيچ يك از آنها به شانس اعتقادي ‌نداشتند، بلكه تنها راجع به جرياني از اتفاقات غيرمنتظره صحبت مي‌كردند كه به صورت روزمره در زندگي آنها ‌رخ مي‌دهد. به نظر مي‌رسيد كه آنها دوست نداشتند از كلمه "شانس" استفاده كنند چراكه در اين صورت ‌راهي براي كنترل آن وجود ندارد، اما آنها ياد گرفته‌اند كه كنترل اين جريان غيرمنتظره ممكن است. مهم ‌نيست كه اين جريان را چه مي‌ناميد بلكه مهم اين است كه اين جريان براي شما هم رخ دهد.


‌راز دوم: اتفاقات بد براي آنها هم رخ مي‌دهد. چند راه براي خوش‌شانس بودن وجود دارد. مفيدترين و ‌معمول‌ترين راه، يافتن فرصت در درون مشكلات است. هميشه در دل مشكلات، معجزه‌اي وجود ‌دارد. همه شانس‌هاي ‌بزرگ در حل مشكلات بزرگ نهفته هستند. به نظر مي‌رسد كه تشخيص مشكلات و نيازهاي اساسي و ‌تبديل آنها به يك فرصت بهترين تعريف براي شانس باشد.


راز سوم: بيشتر افراد به خاطر ترس از شكست، كار را رها مي‌كنند. اگر ندانيد كه درصد موفق ‌شدنتان چقدر است تا چه حد حاضر به شروع يك كار و ادامه آن هستيد؟ خيلي از مواقع رخ مي‌دهد كه ‌برخي چيزهايي كه ما از آنها به عنوان شكست ياد مي‌كنيم در واقع زود رها كردن آن كار بوده است. قبل از ‌اينكه واقعا شكست بخوريم در اكثر مواقع ما به قدر كافي تلاش نمي‌كنيم و هرگز در كل زندگي‌مان ‌شكست واقعي را متحمل نمي‌شويم، فقط كار را زود رها مي‌كنيم و به تلاش خود ادامه نمي‌دهيم.آيا با ادامه تلاش و نترسيدن از شكست احتمالي، ‌امكان موفقيت بيشتر نمي‌شد؟ مطمئن باشيد كه با اين طرز تفكر، زندگي‌تان شروع به تغيير مي‌كند و درصد ‌موفقيت‌تان بالا مي‌رود و بالطبع شانس‌تان بيشتر مي‌شود.‌


راز چهارم : شرط‌بندي روي بازنده‌ها، شما را بازنده مي‌كند.افراد خوش‌شانس دوردست‌ها را ديده و ‌شرط‌بندي مي‌كنند؛ اما يك شرط‌بندي حساب شده! اين افراد، محكم و سرسخت هستند اما مي‌دانند كه ‌چگونه بايد موقعيت‌ها را تشخيص داده و طبقه‌بندي كنند.چه چيزي يك موقعيت خوب را مي‌سازد؟ اول بايد ببينيد كه كارتان باعث يك مشكل شايع و گسترده مي‌شود؟ ‌دوم اينكه آيا افرادي كه آن مشكل را دارند حاضرند پول كافي براي حل مشكل‌ خود‌ بپردازند؟ ‌سوم اينكه آيا ارتباط با افرادي كه آن مشكل خاص را دارند راحت است؟ ‌چهارم اينكه آيا راه‌حل مورد نظر واقعا مفيد است؟اگر نتوانستيد به تمامي اين سوال‌ها پاسخ دهيد بايد ‌بدانيد كه خواهيد باخت و شانس به شما روي نخواهد آورد‌.


راز پنجم: بهترين موقعيت‌ها و شانس‌ها از طريق ديگران به شخص روي مي‌آورند. شانس خوب ‌تقريبا هرگز در تنهايي به سراغ ما نمي‌آيد. مطمئنا تعداد زيادي از مردم مقدار قابل‌توجهي پول را در خيابان يا ‌در باغچه حياط‌شان پيدا نمي‌كنند يا در قرعه‌كشي‌ها برنده نمي‌شوند. در عوض، شانس اغلب در قالب ‌فرصت به افراد روي مي‌آورد. اغلب يك ايده مناسب كه منجر به يك شانس خوب مي‌شود، به خاطر ناراضي ‌بودن ديگران از شرايط، در ذهن شما شكل مي‌گيرد.‌


راز ششم: شانس خوب به سراغ كساني مي‌رود كه آمادگي لازم را دارند. فرض كنيد كه شما به ‌عنوان يك بازيگر آماتور در يك تئاتر محلي مشغول به نقش آفريني هستيد. يك توليد‌كننده بزرگ سينما بر ‌حسب يك اتفاق تصميم مي‌گيرد كه به ديدن نمايش شما بيايد و بعد چيز خاصي را در بازي شما كشف ‌مي‌كند كه منجر به قرار ملاقات با شما و سپس پيشنهاد يك تست سينمايي مي‌شود. آيا شما براي يك ‌چنين موقعيتي آماده شده، تحصيل‌كرده يا مهارت خاصي را آموخته بوديد؟ نه؛ شما تنها مسيري را آغاز كرده ‌بوديد. اگر شما كاري را آغاز كنيد احتمال اينكه آن را خوب انجام دهيد وجود دارد. در واقع شما يك گام به ‌سمت روياهايتان برداشته‌ايد. اما اگر اين كار را آغاز نمي‌كرديد، خوب موقعيت‌هاي بعدي هم مسلما برايتان ‌رخ نمي‌داد.‌


راز هفتم: شما هم مي‌‌توانيد چيزهاي خوب را جذب كنيد.تمام حرف سر اين مطلب است كه سعي ‌كنيد در درون حوادث بد، فرصت‌ها را بيابيد و مهارت‌هايتان را بهبود دهيد. همه افراد موفق، همواره روي آنچه ‌مي‌خواهند تمركز مي‌كنند و با تلاش زياد به آنچه مي‌خواهند مي‌رسند، بنابراين موفقيت و شانس‌شان ‌تصادفي نيست. اكثر افراد موفق، صبح‌ها كه از خواب بيدار مي‌شوند چند دقيقه را صرف فكر كردن به اهداف ‌و ارزش‌هايشان مي‌كنند. سعي كنيد مسئوليت موارد بد و نامطلوب در زندگي خود را بر عهده بگيريد. اگر ‌اكنون درموقعيت ناراحت‌كننده‌اي به سر مي‌بريد هرگز توان تغيير آن را نخواهيد داشت مگر اينكه واقعيت‌ را ‌بپذيريد كه اتفاقات بد ايجاد شده را، شما خلق كرد‌ه‌ايد. به خود بقبولانيد كه شما هم مشكلاتي را ايجاد ‌مي‌كنيد، در اين هنگام است كه شما مي‌توانيد آن شرايط را تغيير دهيد.

+نوشته شده در چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,ساعت2:26توسط سارا | |

 
 
 
 
 
بهترين روش كاهش و از بين بردن اضطراب در طب سنتي چيست?


اگر جزء آن دسته از افرادي هستيد كه اضطراب داريد، به جاي استفاده از داروها و قرص‌هاي شيميايي با چند روش ساده و طبيعي مي‌توانيد اضطراب خود را كاهش دهيد، در راستاي رسيدن به اين هدف از آب و ليموترش و عسل غفلت نكنيد.
با چند روش زير مي‌توانيد آرامش را به خود بازگردانيد.

1) آب يك عدد ليموترش را با چند عدد ليمو شيرين بگيريد و بنوشيد.
2) آب و عسل و آب ليموترش را با هم مخلوط كنيد و بنوشيد.
3) يك عدد سيب خنك را كه در يخچال نگهداري شده، رنده و به صورت پالوده در بياوريد، يك قاشق چايخوري بادرنج بويه يا فرنچ مشك به آن اضافه كنيد، يك استكان عرق بهارنارنج و بيدمشك را نيز به آن بيفزاييد و در انتها كمي عسل به آن بيفزاييد و بگذاريد يك ساعت بماند. هر روز يك قاشق ظهر و يك قاشق ظهر و يك قاشق شب قبل از خواب بخوريد.
4) مخلوط يك قاشق مرباخوري بادرنج بويه و يك ليوان عرق بهار نارنج را با كمي عسل مخلوط كنيد و بنوشيد. با استفاده از اين 4 روش بسيار ساده به راحتي مي‌توانيد اضطراب خود را كم كنيد.

دكتر كيوان ايلچيان
متخصص بيماري‌هاي داخلي و طب سنتي

+نوشته شده در چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,ساعت2:24توسط سارا | |

باید یاد بگیریم

 استاد تغییر باشیم

نه قربانی تقدیر

در بازی زندگی

اگرعوض نشویم

تعویض میشویم!

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت16:18توسط سارا | |

در هیاهوی زندگی دریافتم :

 چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت ،

 در حالی که گویی ایستاده بودم!

چه غصه هایی که فقط سپیدی مویم را حاصل شد

، درحالی که قصه ای کودکانه بیش نبود!

دریافتم : کسی هست که اگر بخواهد ، می شود

و اگر نه ، نمی شود به همین سادگی …

کاش نه می دویدم و نه غصه می خوردم

به جایش فقط او را نگه می داشتم…

 خدا را …

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت16:11توسط سارا | |

گاهی
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد
گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود می شود
گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکن
مراقب بعضی یک ها باشیم
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند . .

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت16:5توسط سارا | |

کیک های خوشمزه با شکل های جالب

ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت11:15توسط سارا | |


 

 
به حیف نون میگن : من تو ام ؛ تو منی . حالا تو کدومی ؟؟ میگه : خدا ازت نگذره گمم کردی !!
{#moods_dlg.1}
برگی از اعترافات دختران: بچه که بودیم هر کس ما رو میدید لپامون رو میکشید و میگفت: عروس من میشی خشگله؟؟؟
خب لامصبا!!! حالا که بزرگ شدیم و به شماها نیاز داریم کدوم گوری هستین؟؟؟
{#moods_dlg.1}
از تفریحات روزانم اینه که:
تو اتوبوس یا مترو یهو از جام بلند میشم
ملت که هجوم میارن به سمت صندلی خالی‌
از جیبم موبایلم رو در میارم
دوباره میشینم :) )
{#moods_dlg.1}
پسر به دختر : می خوای خورشید زندگی من باشی ؟
دختر : آره
پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون !
{#moods_dlg.1}
حیف نون تو قطار میشینه به صندلی روبرویی میگه:
به سلامتی دارین برمیگردین؟!
{#moods_dlg.1}
گفت از حادثه ای لبریزم ، من پر از فریادم ، در درونم غوغاست
گفتم این حال تو را میفهمم ، دستشویی آنجاست !!!
{#moods_dlg.1}
وسعت عشق پسران چنان وسیع است که اگر عاشق دختری شوند
عاشق دوستانش نیز میشوند !
{#moods_dlg.1}

بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی
ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم !
{#moods_dlg.1}

تحقیقات جدید دانشمندان نشون داده :
گذر زمان هیچ چیزی را حل نمی کند
شــــایـــد ماست مالی کند !
{#moods_dlg.1}
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم..
لطفا یه چیز خوب به من بگو
شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!
{#moods_dlg.1}

وصیت حیف نون :
من از شب اول قبر میترسم منو شب دوم خاک کنید !
{#moods_dlg.1}

تحقیقات دانشمندان نشون داده
جمله ” تا۵ دقیقه دیگه آماده ام.” خانوما
و جمله ” تا ۵ دقیقه خونه ام.” آقایون
یه معنی رو میده!!!
{#moods_dlg.1}


برای کاهش وزن ابتدا سر خود را به چپ و سپس به راست بچرخانید
این حرکت را چند بار در موقع تعارف شیرینی، شکلات، تنقلات
و غذاهای چرب و چیلی انجام دهید !
حتما لاغر میشوید .

{#moods_dlg.1}


برای یک زن زیاد مهم نیست شوهرش کجاست
همینکه بدونه به شوهرش خوش نمیگذره براش کافیه!
{#moods_dlg.1}

از حیف نون میپرسن
جمله “مادر شوهرم را بوسیدم”
ماضی نقلی است یا استمراری؟
میگه هیچ کدام ! ماضی اجباری !
{#moods_dlg.1}

سلامتی مادرهای قدیم که وقتی لنگه دمپایی رو پرت میکردن طرفمون صاف میامد میخورد تو سرمون!!!

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت11:12توسط سارا | |

عکسهای جالب از مخلوط بخار آب و جوهر

ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت11:3توسط سارا | |


 خانمها چطور نیمرو درست میکنن؟
آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟
 ۱-ماهیتابه را میزارن رو گاز
۲- توی ماهیتابه روغن میریزن
۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن
۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن
 
 آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟
آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟
 
 ۱- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
۲- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
۴- توی ماهیتابه روغن میریزن
۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن
۷- چند تا فحش میدن
۸- دنبال کبریت میگردن
۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد )!
۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن
  ۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن
۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن
۱۸- دنبال نمکدون میگردن
۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن
۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن
۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه
۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
۲۸- صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه
۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک
۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن
۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گازمیذارن و توش روغن و تخم مرغمیریزن
۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زلمیزنن
۳۵- یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن
۳۶- چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن
۳۷- یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
۳۸- روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
۳۹- چند تا فحش میدن و بلند میشن
۴۰- نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن
۴۱- قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن
۴۲- چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن
۴۳- با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
۴۴- پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
۴۵- نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن ودوباره چند تا فحش میدن!
 

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت10:55توسط سارا | |

 
ابن سینا: من در میان موجودات از گاو خیلی می‌ترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد!

لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود، می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد. ((نارسیس))

مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر
آنکه خوک از این کار لذت می‌برد. "جورج برنارد شاو"


آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد
خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از
انچه هستند تصور میکند.
(
مونتسکیو)

دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به
خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.*
انیشتین


بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی......
نلسون ماندلا


یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را
مثل : بابا، مامان، پدربزرگ....


مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ، زن به این
امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند و همواره هر دو ناامید
میشوند.
"
آلبرت انیشتین"

روان‌نژندها توی آسمان، قصرها می‌سازند. روان‌پریش‌ها توی آن‌ها زندگی
می‌کنند. روان‌پزشک‌ها می‌روند اجاره‌ها را می‌گیرند.


جملۀ «نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم.»، از مقدس‌ترین عباراتِ دنیاست. فکر
می‌کنم کسانی که روزی این جمله را از کسی می‌شنوند، جزء آدم‌های خوش‌شانس
دنیا به حساب می‌آیند. «نگران نباش، درست‌اش می‌کنیم

خود فریبی به این صورت بیان شده است که انگار روی وزنه‌ای ایستاده‌اید تا
خود را وزن کنید، در حالی که شکم‌تان را تو داده‌اید.
چارلز استیون هامبی

بچه‌دار شدن تصمیم خطیری‌ست. با این تصمیم می‌گذارید که قلب‌تان تا ابد
جایی در بیرون و دوروبر تن‌تان به سر برد. / الیزابت استون

می‌شود از امشب قانون تازه‌ای در زندگی بنا بگذاریم؟ همواره بکوشیم قدری
بیش‌تر از نیاز، مهربان‌ باشیم.جی.‌ام. بری


شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند، تا
بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم. / الکس تان

دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند
انتوان چخوف

بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگر رفتم
بدانم که نیست . و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا
نیست و در آن دنیا بفهمم که هست .
آلبر کامو

جهان سوم جایی است که هر
 کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب
می‌شود و هر کسی بخواهد خانه‌اش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد.
پروفسور حسابی
 

هر شکلی از حکومت محکوم به نابودی با افراط در همان اصولی است که بر آن
بنا نهاده شده است
"
ویل دورانت"

مردم دو دسته‌اند، یا گول می‌خورند یا گلوله...
از دفتر خاطرات یک دیکتاتور
 
هیچگاه امید کسی را ناامید نکن ، شاید امید تنها دارایی او باشد . ارد بزرگ
 
 
 

من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم. اما راهی را می شناسم که به
ناکامی منجر می شود. گرایش به خشنود ساختن همگان
افلاطون


وقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن، چون وقتی که داری سقوط میکنی از
کنار همین آدمها رد میشی

+نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت10:12توسط سارا | |


 

 
اطلاعیه جالب در معبدی در هندوستان

روی برگه نوشته: لطفا زن خود را در مکان های شلوغ تنها نگذارید
چون ممکن است گم بشود و شما اشتباها فکر کنیدکه دعایتان مستجاب شده است

 
91

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:48توسط سارا | |

اگر خارج از ایران باشید، با جملاتی این چنینی برخورد کردید، بدونید طرف مقابل ایرونیه

 

▪ He looks at me Left Left!

چپ چپ نگاه میکنه!

 

▪ I die for your height and top!

قربونه قد وبالات!

 

▪ Eat my head!

سرمو خورد!

 

▪ He has grown a tail!

دم در آورده!

 

▪ On my eyes!

به روی چشمم!

 

▪ Light up my homework!

تکلیف منو روشن کن!

 

▪ Don;t hit yourself into left Ali Street!

خودت رو به کوچه علی چپ نزن!

 

▪ To my death?!

مرگ من؟!

 

▪ I ate the ground and my father came out!

خوردم زمین، پدرم در اومد!

 

▪ Take away the person that washes your dead body!

مرده شورتو رو ببرن!

 

▪ Pull your carpet out of the water!

گلیمتو رو از آب بکش!

 

I;ll hit you so hard that electricity will pop out of your eyes!

انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره!

 

His/Her donkey passed over the bridge!

خرش از پل گذشته!

 

What kind of dirt should I put on my head?!

چه خاکی به سرم بریزم؟!

 

The neighbors chicken is a goose!

مرغ همسایه غازه!

 

Marriage is an uncut watermelon!

ازدواج هندونه ای نبریده است!

 

Happiness has been hitting you under the belly!

خوشی زده زیر دلت!

 

Don;t drop worms!

کرم نریز

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:43توسط سارا | |

 
تنها نجات یافته کشتی
تنها نجات یافته کشتی غرق شده، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
” خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ “
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:42توسط سارا | |

ايا می دانستید افرادی که بنظر خیلی قوی می رسند، معمولاً خیلی حساس هستند و کسانی که بیشترین مقدار مهربانی را به معرض نمایش می گذارند، بیشترین صدمه را دیده اند؟ آیا می دانستید آنهایی که تظاهر می کنند نیازی به عشق ندارند، بیشتر از همه به آن محتاجند؟ اشخاصی که از همه نگهداری می کنند خودشان از همه بیشتر نیازمند مراقبتند و کسانی که زیاد لبخند می زنند ممکن است در زمان تنهایی بیشترین گریه را بکنند.

 اگر نمیدانی از من بپرس. اگر قبول نداری با من بحث کن. اگر دوست نداری به من بگو. اما هیچوقت در مورد من یک طرفه به قاضی نرو.

انسانی خوب بودن ارتباطی به دین، مذهب، وضع زندگی، نژاد، رنگ پوست، دیدگاه سیاسی یا فرهنگ شما ندارد، بلکه به این بستگی دارد که تا چه اندازه نسبت به دیگران خوشرفتاری می کنید.

 وقتی از کسی فرار می کنید او همچنان وجود دارد اما با فاصله ای دورتر.

وقتی با کسی می جنگید فقط باعث قوی تر شدن او می شوید. بهترین گزینه فقط گذشتن و رفتن است.

گاهی نیاز دارید تنها باشید نه بی کس، تا بتوانید ساعاتی را در خلوت خود سپری کنید و از آن لذت ببرید.

پیش از آنکه درباره زندگی، گذشته و شخصیت من قضاوت کنی… خودت را جای من بگذار، از مسیری که من گذشته ام عبور کن، با غصه ها، تردیدها، ترسها، دردها و خنده هایم زندگی کن… یادت باشد هرکس سرگذشتی دارد. هرگاه به جای من زندگی کردی آنگاه میتوانی درباره من قضاوت کنی.

اگر کسی کاری را که برایش انجام میدهید وظیفه تان میداند نه لطفتان، باید به آن کار خاتمه دهید.

میدانم کمتر از آنی هستم که بیشتر مردم ترجیح میدهند باشم اما اغلب مردم  نمیدانند که من خیلی بیشتر از آنی هستم که آنها میبینند.

خودتان را با همه وجود باور کنید. بدانید قدرتی درون شما وجود دارد که از هر مانعی بزرگتر است. شما میتوانید.

دردناک ترین خداحافظی ها آنهایی هستند که نه گفته شدند نه توضیح داده شدند.

گفتن دوستت دارم سه ثانیه طول میکشد… توضیح دادنش سه ساعت….و    ثابت کردنش یک عمر.

من مسئول آن چیزی هستم که میگویم نه آن چیزی که تو برداشت می کنی.

کسی رو برای دوستی انتخاب کن که اونقدر قلبش بزرگ باشه که نخوای برای اینکه تو قلبش جائی داشته باشی خودت رو کوچیک کنی

هیچوقت به خدا نگویید: من یک مشکل بزرگ دارم به مشکلتان بگویید: من یک خدای بزرگ دارم

دنیا دو روز است یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست ناامید مگرد زیرا هر دو پایان پذیرند

+نوشته شده در شنبه 14 مرداد 1391برچسب:,ساعت19:35توسط سارا | |

 
حکیمی جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:
شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آن‌ها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود…

 

+نوشته شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:,ساعت15:48توسط سارا | |

این داستانی که در زیر نقل می شود یک داستان کاملا واقعیست که در ژاپن اتفاق افتاده است:شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی کند . توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شریط محیطی داری فضایی خالی بین دیوار های چوبی هستند .

 
این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پشتش فرو رفته بود .
دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد . وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد ! این میخ چهار سال پیش ، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !
اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت ، یک مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده !
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است . متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد .
در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر ، با غذایی در دهانش ظاهر شد !
مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت . واقعا که چه عشق قشنگی ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ ! عشقی که برای زیستن و ادامه ی حیات ، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه کوتاهی نکرده بود !
اگه موجودی به این کوچکی بتونه عشقی به این بزرگی داشته باشه پس تصور کنید ما تا چه حد می توانیم عاشق همدیگه باشیم و شاید هم باید پایبندی رو از این موجود درس بگیریم ، البته اگر سعی کنیم خیلی بهتر از اینها می توانیم چرا که باید به خود اییم و بخواهیم و بدانیم ، ‏که انسان باشیم…

+نوشته شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:,ساعت15:45توسط سارا | |

زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند.

پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت.

این بگو مگوها همچنان ادامه داشت.

تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف میکند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سرو صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند.

پیر مرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است ! 

از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود

+نوشته شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:,ساعت15:43توسط سارا | |

 

شخصی بود که تمام زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی ازدنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است.
 آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت.
در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود.
استقبال از او باتشریفات مناسب انجام نشد. دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد. 
در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود .
آن شخص وارد شد و آنجا ماند.
چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه پطرس قدیس را گرفت.
پطرس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده است؟
ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت: آن شخص را که به دوزخ فرستاده اید آمده و کار و زندگی ما را به هم زده.
از وقتی که رسیده نشسته وبه حرفهای دیگران گوش می دهد…در چشم هایشان نگاه می کند..به درد و دلشان می رسد حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت وگو می کنند..یکدیگر را در آغوش می کشند و می بوسند.دوزخ جای این کارهانیست!!!
بیایید و این مرد را پس بگیرید.
وقتی راوی قصه اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت:( با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی …خودشیطان تو را به بهشت بازگرداند)
======================
پائولو کوئلیو

+نوشته شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:,ساعت15:30توسط سارا | |

به شش سوال زیر به دقت فکر کنید و جوابهای خود را روی یک صفحه کاغذ بنویسید. آنچه را که به طور طبیعی به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. زمان لازم برای آن که خودتان را واقعاً در موقعیتهای گفته شده احساس کنید، در نظر بگیرید.
۱- خود را در یک کشتی تصوّر کنید که در حال غرق شدن است. شما خود را به آب می‌اندازید و با شناکردن خود را به یک قایق نجات می‌رسانید و از آن بالا می‌روید. چند نفر دیگر را در آن قایق نجات همراه خود می‌بینید؟

.
.
.
.
جواب ها نزد خود یادداشت کنید لطفا
.
.
.
.
۲- خود را به ساحل می‌رسانید و بیابان وسیعی را در مقابل خود می‌بینید. چند وسیله شخصی و مقداری خوراکی بر می‌دارید و در جستجوی نجات، راه بیابان را در پیش می‌گیرید. چند جفت کفش برمی‌دارید؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 
۳- پس از یک راه‌پیمایی طولانی و سخت، از یک تپه شنی بالا می‌روید و با خوشحالی شهری را در دوردست می‌بینید. همچنین متوجه می‌شوید که در فاصله‌ای نه چندان دور در سمت راست شما واحه‌ای وجود دارد. آیا ابتدا به آنجا می‌روید و برای مدتی کوتاه، یا هر چقدر که می‌خواهید استراحت می‌کنید و یا آن که آن را نادیده گرفته به راهتان به سوی شهر ادامه می‌دهید؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
۴- پس از ورود به شهر، قصری توجه شما را به خود جلب می‌کند و تصمیم می‌گیرید که وارد آن شوید. پس از عبور از دروازه‌ها، خود را در یک راهروی طولانی می‌یابید که به اتاق پادشاه منتهی می‌شود. وارد اتاق می‌شوید و شاه و ملکه را می‌بینید که در کنار هم به تخت نشسته‌اند. شاه و ملکه چه شکلی هستند؟ و چه ویژگیها و خصوصیاتی را برایتان مجسم می‌کنند؟
.
.
.
.
.
.
.
.
۵- از آن اتاق خارج می‌شوید و از یک پلکان مارپیچی پایین می‌روید. تاریک و سایه‌دار است، با مشعل‌هایی بر روی دیوار که به طور نوبتی روشن و خاموش می‌شوند. همین طور که پائین می‌روید، ناگهان یک زن (اگر شما مرد هستید) و یا یک شوالیه (اگر شما زن هستید) از کنارتان عبور می‌کند. شما فقط برای یک لحظه صورتش را می‌بینید و این تصویر، یک نفر که می‌شناسید را به یادتان می‌آورد. او چه کسی است؟
.
.
.
.
.
.
.
.
۶- پلّه‌ها شما را به اتاق پذیرایی می‌رساند و شما میز بسیار بزرگی با یک گیلاس پایه‌دار در وسط آن می‌بینید. به گیلاس نگاه کنید. چقدر آن پر از مایعات است؟
.
.
.
.
.
.
جواب های خود را مرور کنید و برای دیدن نتیجه آزمایش به پایین صفحه مراجعه نمائید  
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 
1-  تعداد دوستان واقعی که دارید.
۲-  تعداد عشقهای واقعی که قبل از ازدواج خواهید داشت .
۳-  اصول اخلاقی شما در کار.
۴-  آنچه تصوّر کرده‌اید آن چیزی است که به نظر شما یک زوج ایده‌آل باید آن گونه باشند.
۵-  این همان شخصی است که تا پایان عمر، ذهنتان درگیر اوست .
۶-  میزان پر بودن گیلاس، نشانگر این است که شما در یک رابطه دوستی چقدر از خودتان مایه می‌گذارید.

+نوشته شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:,ساعت15:17توسط سارا | |

 

 
 

وارد شدن بـه رابـطه خیـلی آسـان است، امـا بیـرون آمدن از
رابـطه ای کـه دیـگر بـه دردتـان نمی خورد و التیام یافتن از آن
کار خیلی
سختی است.

1) هیچ وقت به رابطه ای که برهم خورده است به چشم یک شکست در زندگی نگاه نکنید. شکست به این معنی نیست که کار برای شما تمام شده، شکست یعنی شما یک فرصت دیگر دارید. شکست به این معنی نیست که خدا شما را فراموش کرده، شکست یعنی خدا فکر بهتری برای شما دارد. همیشه شکست های گذشته یا کنونی است که شما را به سمت موفقیتی که همیشه آرزویش را داشتید، راهنمایی میکند.

2) رویتان را از گذشته برگردانید  و به سمت آینده نگاه کنید...آینده خودتان. گذشته شما برابر با آینده تان نیست. گاهی اوقات بعد از جدایی در یک رابطه ما هنوز در گذشته مان زندگی می کنیم، و افکارمان همه و همه خرج آن فردی می شود که دیگر از او جدا شده ایم. شما زمانی بهبودی پیدا می کنید که شروع به فکر کردن یا نوشتن در مورد چیزی که از زندگی می خواهید کنید.

3) بدانید و درک کنید که هیچ چیز اتفاقی در زندگی آدم روی نمی دهد و همه چیز نظمی الهی دارد. همه افکار، همه لحظات، هر عملی که انجام می گیرد، هر رابطه و هر پیشامدی که در زندگی شما اتفاق می افتد،  برای این اتفاق می افتد که شما را به سمت مرحله بعدی یادگیری و رشد فردیتان راهنمایی و هدایت کند.

4) بدانید که شما هم در بر هم خوردن رابطه سهم داشته اید. وقتی رابطه ای موفق نمی شود، هر دو طرف به یک اندازه باید مسئولیت بر هم خوردن آن را بر گردن گیرند. مهم نیست که اشتباه از طرف که بوده باشد.

5) از تجربیات گذشته درس بگیرید. در همه روابطتان کاملاً هوشیار و آگاه باشید تا دوباره اشتباهات گذشته خود را تکرار نکنید.

6) به خاطر درس هایی که در آن رابطه یاد گرفتید، متشکر باشید. به فرد مقابلتان به عنوان یک معلم احترام بگذارید که به شما کمک کرده این تجربیات را به دست آورید.

+نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت11:14توسط سارا | |

 

 

دکتر شریعتی :

« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... 

چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »

+نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت11:13توسط سارا | |

 

 
  • دوست داشتن انسان ها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است
  •  
  • شش راه برای جلب محبت مردم :1- صمیمانه نسبت به غیر، علاقه مند باشید. 2- تبسمی بر لب داشته باشید. 3- به یاد بیاورید كه نام هر كس برای او شیرین ترین و مهمترین لغت قاموسهاست.4- شنیدن را بیاموزید، طرف خود را به شوق آورید كه از خود سخن بگوید.5- با مخاطب از آنچه دوست دارد صحبت كنید.6- صمیمانه و صادقانه اهمیت او را برا ی خودش آشكار سازد
  •  
  • زیاد زیستن كمابیش آرزوی همه است، اما خوب زیستن آرمان یك عده معدود
  •  
  • تنها بنایی که هر چه بیشتر بلرزد محکمتر می شود، دل آدمی است
  •  
  • آخرین آزادی ما انسانها این است كه نگرش خود را در هر شرایطی خود انتخاب كنیم

+نوشته شده در جمعه 19 خرداد 1391برچسب:,ساعت11:5توسط سارا | |

  داستاني آموزنده و بسيار زيبا از تعبير يك پرفوسور از زندگي

 

براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

 

پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت. وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد. سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟


 

پروفسور فلسفه با بسته  سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان   خود روی میز گذاشت.
 
وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت   و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.
 
سپس  از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟
 
و همه دانشجویان موافقت کردند.
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛   سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.
 
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".
 
بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند.
 
در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.
اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیتان، کارتان، خانه تان و ماشينتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده."
 
پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین.
 
همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین.
.....
 
اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند."
 
یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟

پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگي شلوغ هم ، جائي برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست! "

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:11توسط سارا | |

 تست روانشناسی جالب که توسط زیگموند فروید (پدر علم روان تحليلي) طراحی شده

یشترین شهرت فروید مربوط به کار های او در زمینه روان شناسی تمایلات جنسی، رویا ها و ضمیر نا خود آگاه است. او به عنوان پدر علم روان تحلیل گری شناخته می شود.



 


زیگموند فروید

فروید یکی از بارزترین شخصیت های علمی قرن بیستم است. او در 6 ماه مه
1856 به دنیا آمد و در در 23 سپتامبر 1939 از دنیا رفت. او اطریشی بود و
از بنیانگذاران دانشکده روانپزشکی. بیشترین شهرت فروید مربوط به کار های
او در زمینه روان شناسی تمایلات جنسی، رویا ها و ضمیر نا خود آگاه است.
او به عنوان پدر علم روان تحلیل گری شناخته می شود.

این یک تست روانشناسی است که توسط زیگموند فروید طراحی شده.


فرض کنید که در خانه هستید و پنج اتفاق زیر همزمان پیش میاد.

1- تلفن زنگ میزنه

2- بچه تان گریه میکنه.

3-یکی داره در خونه رو می زنه و صداتون میکنه.

4- لباس ها را بیرون روی طناب پهن کرده اید و بارون میگیره .

5- شیر آب رو در آشپز خانه باز گذاشتید و آب داره سر ریز میشه.

خب حالا با این وضعیت شما به ترتیب کدوم کار ها رو انجام میدید، یعنی از
شماره ی 1 تا 5 رو با چه اولویتی انجام میدید؟
.

.

.

.

.

.

.

.

.



 
اولویت های خودتونو تعیین کنید و برای تحلیلش پایین صفحه رو ببینید.

هر یک از 5 مورد بالا نشون دهنده یکی از جنبه های زندگی شماست.



1- زنگ تلفن،  نشونه شغل و کار شماست.

2- گریه بچه،  نشون دهنده خانواده است.

3- زنگ در خونه ، نشون دهنده دوستان شماست.

4- لباس ها، نشون دهنده پول هستن.

5- سر رفتن آب، نشون دهنده میل جنسی (Sex ) هستش.



ترتیب انتخاب های شما نشون دهنده اولویت های ذهن شما در زندگیه

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:7توسط سارا | |

رازهایی بسیار جالب درمورد چهره و خصوصیات اخلاقی‌تان!!!

 
پیشانی شما تابلویی است برای یادآوری طرز فكر شما و نشانه‌ای از چگونگی تصمیمات و تاثیرات آن بر رفتارتان و شاید هم به این دلیل بوده كه پیشانی را اكثر ادیان مكانی برای به خاك گذاشتن انتخاب نموده‌اند...

شخصیت ما قبل از هر جای دیگری روی صورتمان بروز پیدا می‌کنند. حالات و تغییرات چهره، هرچند جزئی و خفیف، پیام شفاف، سریع و کارآمدی است که می‌تواند یک زبان جهانی هم باشد، به شرطی که شما بتوانید حالات چهره‌های مختلف را تشخیص بدهید و بدانید که هر چهره‌ای چه چیزی می‌گوید. دانستن این نکات از بهترین ابزارهای برقراری ارتباط با دیگران است.
دانستن این‌که طرف مقابل چه شخصیتی دارد و چه واکنش‌های احساسی از خود نشان می‌دهد، می‌تواند نقش مهم و حیاتی در رابطه ما و آن فرد داشته باشد. اگر ما بتوانیم احساسات مردم را زود تشخیص بدهیم، بهتر می‌توانیم در موقعیت‌های مختلف با آن‌ها برخورد کنیم. مثلاً اگر ما بتوانیم تشخیص بدهیم که فردی غمگین است، شاید بتوانیم واکنش درستی نسبت به ناراحتی او نشان بدهیم.
برای فهمیدن برخی از حالات چهره نیازی به آموزش نیست، چون شناسایی آن‌ها ساده است و حتی آن‌طور که روان‌شناسان می‌گویند ما از یک توانایی ذاتی برای انجام این کار برخورداریم. داروین گفته است روزی مادری هنگام مراقبت از کودک خودش شروع به گریه کرد. کودک با این‌که هیچ‌وقت با چنین صحنه‌ای مواجه نشده بود اما جلو رفت و به عنوان همدردی روی شانه مادرش زد. بعد داروین نتیجه می‌گیرد که این کودک تا آن موقع ندیده بوده کسی گریه بکند، پس نمی‌توانسته این احساسات را یاد گرفته باشد. بنابراین تشخیص یک صورت گریان امری ذاتی و غریزی است. با این حال نکات ظریفی هم هست که توجه بیشتر به آن می‌تواند به ما در درک بهتر از چهره خودمان و دیگران کمک کند.
قبل از شروع بحث باید دو نکته را مد نظر داشت. اول این‌که همان‌طور که گفتیم چهره‌خوانی یک علم دقیق و ثابت‌شده نیست و حتی با گذراندن دروه‌های آموزشی دقیق و پیشرفته نیز نمی‌توان به‌طور قطع در مورد شخصیت و درون افراد صحبت کرد. نتایج شما در سنجش شخصیت، بستگی به تجربه، مهارت و تعداد دفعات تحلیل قبلی دارد. نکته دوم که اهمیت بسیار زیادی هم دارد این‌که چهره را باید به طور کامل و دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و تا رسیدن به همه حقایق، از قضاوت‌های شتابزده اجتناب کنید. با به یاد داشتن این نکات می‌‌توانید قبل از صحبت کردن با افراد تا حدی متوجه شخصیت آن‌ها شوید.
صورتم مثل هلو
شکل صورت، اولین نکته‌ای است که در هنگام تعبیر چهره باید به آن دقت کرد. فرم کلی صورت و شکل هندسی آن این نکات را به ما می‌گوید:

- صورت دراز و کشیده: صبور
افرادی که دارای چنین صورتی هستند عموماً صبر و تحمل زیادی دارند و توانایی حل مشکلات در آن‌ها بیشتر است. جذابیت و خوش‌ترکیب بودن افراد با چنین صورتی نشانگر این است که آن‌ها معمولاً کارهای خود را نیمه‌تمام رها نمی‌کنند و عادت به انجام امور به شکل تمام و کمال دارند.

- صورت مربعی: سخت‌کوش

طرفدار استقلال فردی و فردگرایی، سخت‌کوشی برای دستیابی به آرزوها، زیرکی و فعال بودن از ویژگی‌های این افراد محسوب می‌‌شود.

- صورت پهن: دانا و مهربان

این‌گونه اشخاص بردبار و مهربان هستند. معمولًا افراد درس خوانده و روشنفکر به حساب می‌آیند.
 

- صورت گرد: پرانرژی

این شکل دلالت بر امیدواری، زنده‌دلی و انرژی دارد. این افراد می‌‌توانند اتاقی دلگیر و ساکت را به بمبی از خنده و شادی تبدیل کنند.

بختت بلند باشد

پیشانی شما تابلویی است برای یادآوری طرز فكر شما و نشانه‌ای از چگونگی تصمیمات و تاثیرات آن بر رفتارتان و شاید هم به این دلیل بوده كه پیشانی را اكثر ادیان مكانی برای به خاك گذاشتن انتخاب نموده‌اند.

- پیشانی محدب و بیرون زده: مبتكر
این پیشانی نشان‌دهنده علاقه فرد به استفاده از تخیل و راه‌حل‌های مبتكرانه است، چه در كار و چه در زندگی.
- بالای ابروها روی پیشانی، یك برآمدگی استخوانی باشد: قاطع، منظم
مجری درجه یك قانون از هر نوع كه باشد؛ چه قوانین علمی چه اجتماعی. این فرد برای اطمینان به راه‌حل‌ها نیازمند یك بار امتحان كردن آن‌ها است. در زندگی نیز راحت اطمینان نمی‌كند، اما راحت هم شك نمی‌كند.

- یك برجستگی گوشتی میان ابروها: سختكوش
این برجستگی روی ناحیه اراده روییده است، پس این خصوصیت نشانه سخت كوشی و همت اعلای فرد است، از كودكی تا كهن‌سالی. او را در زندگی و كار جدی بگیرید.

- پیشانی صاف و بدون گره: افكار منظم
این اشخاص عموماً دارای افكاری منظم و قدرت تصمیم‌گیری در زمان حال هستند. ایشان پذیرای عقاید روشن و تازه نیز می‌باشند و نگرش و برخوردی معقول و متعادل دارند.

- پیشانی چروکیده: پریشان
وجود خطوط در سطح پیشانی نشان می‌‌دهد که این افراد به سرعت هیجان‌زده و احساساتی می‌شوند و سریع آشفته و پریشان‌حال می‌‌گردند.

ابرو عین کمونچه
هنگامی كه پیشانی بیانگر افكار است، پس عجیب نیست ابروها كه مرز پیشانی و چشم هستند را سمبل و بیانگر احساسات بدانیم. فاصله زیاد ابروها تا چشم نشانه صبوری و مشكل‌پسندی است و فاصله كم آن نیز نشانه عجول بودن و قدرت تصمیم‌گیری سریع است. این را هم به یاد داشته باشید که معمولاً ابروها قرینه نیستند، حتی در صورت خودتان.

- ابروی بسیار كم‌پشت و كم‌رنگ: اجتماعی
تشخیص اندیشه این فرد مانند ابروانش مشكل است. اما مردم با او خیلی راحت ارتباط برقرار می‌كنند. او بیشتر سعی در شنیدن دارد تا گفتن، پس همصحبت خوبی است.

- ابروهای پیوسته: متفكر و خلاق
پیوستگی ابروها نشانگر این است که فرد دایماً در حال تفکر و اندیشه است و در مواقع رویارویی با مشكل ایده‌های جالبی در سر دارد.

- ابروی دم باریك (در وسط پهن و در انتها نازك): خلاق
کارهای بزرگتان را به این شخص بسپارید زیرا برای آن‌ها راه حل‌های خوبی ارایه می‌دهد. اما هرگز سعی نكنید در اجرا نیز کار را به او بسپارید زیرا او یك طراح و خلاق بزرگ است و ذهن خود را برای كارهای عملی آماده نكرده است.

- ابروی نازک و نخی: دهن‌بین
این افراد معمولًا دارای اعتماد به نفس کمی هستند. خود را بیش از مقداری كه واقعاً تحت نظرند مورد توجه می‌دانند. آن‌قدر نسبت به حرف دیگران حساس هستند که كه دچار وسواس می‌شوند .

- ابروی پرپشت و پهن: دوراندیش
از نظر ذهنی فعال و منبعی برای افكار و عقاید است. این فرد در بیان تفكرات نیز مانند زمان پردازش آنها قدرتمند است.

- ابروی صاف: متفکر
صافی و مستقیمی ابروها نشانگر اندیشه، تفکر و ایده‌گرایی فرد هستند.

- ابروی کمانی: واقع‌گرا
افرادی که دارای ابروهای خمیده و کمانی هستند از حکایت‌ها و داستان‌های واقعی لذت می‌‌برند.

با پلک‌های باز

وقتی می‌خواهید با مردم رابطه برقرار كنید اولین كاری كه لازم است انجام دهید بازكردن پلك‌ها است. پلك بالا كه خیلی هم تحرك دارد نشانه سطح روابط اجتماعی است.

- هنگام باز بودن چشم قسمت زیادی از پلک قابل رویت است: نیازمند صمیمیت
صاحب این پلك‌ها نیازمند واقعی صمیمیت است و اغلب دلشوره دارد، تعهد او در کارها هم از همین خصلت ناشی می‌شود و گاهی به خاطر توجه زیاد، اطرافیان را تحت فشار قرار می‌دهد.

- هنگام بازبودن چشم، قست باریكی از پلك بالا قابل مشاهده است: مستقل
این فرد به علت این كه دارای حد معقولی از صمیمیت است روابطی عادی و خوب دارد. یعنی نه تک‌روی را دوست دارد و نه وابستگی را. برای خودش وقت صرف می‌كند و مراقب آزادی شخصی خویش است.

- هنگام باز بودن چشم، پلك بالا مخفی است: متمركز
این افراد برای پست‌هایی مناسب هستند که كه نیازمند تمركز بالا و كم‌اشتباهی است. این افراد معمولاً محدودیت‌های عاطفی ندارند و حتی به مسائل عاطفی هم اجازه نمی‌دهند تمرکزشان را به هم بزنند.
دماغ نگو، تربچه
رکورد جراحی بینی در دنیا متعلق به ایران است. این عضو مورد توجه، نقش مهمی در صورت دارد و حرف‌های زیادی برای گفتن. از نظر چهره‌شناسی، بینی نشانگر توانایی ما در حفظ مقام، قدرت و نفوذ بین مردم و همچنین بیانگر توانایی و عكس‌العمل ما در برابر پول است.

- بینی بسیار بزرگ: عزم راسخ
در محیط كارش رئیس است، حتی اگر صندلی ریاست نداشته باشد. اگر کارش در خور استعدادش باشد شكوفایی چشمگیری خواهد داشت ولی از انجام كارهای كوچك کراهت دارد.

- بینی خیلی کوچک: ساعی
گفته می‌‌شود اشخاصی که بینی کوچکی دارند، ذاتاً افرادی ضعیف و اغلب غیرقابل‌اتکا هستند و در تصمیم‌هایشان استوار و ثابت‌قدم نیستند.

- بینی بلند و کشیده: مسلط بر كار و محیط
كارها را جدی و منطقی برای بلند مدت برنامه‌ریزی می‌كند و نظریات جدید را در حل مشكلات كشف می كند .

- انحنائی مقعر روی بینی در نیمرخ: احساساتی و نیازمند توجه
از محیط تاثیر زیادی می‌گیرد و اگر شغل یا محل تحصیل مطابق میل او نباشد در انجام وظایفش درمی‌ماند. ضمناً برای كارهایی كه انجام می‌دهد انتظار تشكر و قدردانی دارد.

- برآمدگی روی بینی در نیمرخ: مبتكر
زیبایی‌شناس و از آن بهتر استاد حل مشكلات است. خلاقیت بالایی هم دارد.

- بینی دارای پهنای بسیار زیاد: حامی دوستان و علاقه‌مند دوستی
هم حمایت می‌كند و هم دوست دارد حمایت شود. اگر چیزی داشته باشد با دیگران به اشتراك می‌گذارد.

- یك افتادگی پایین بینی درنیمرخ: تحلیل‌گر
اگر مشكلی بزرگ دارید كه از پس تحلیل آن برنمی‌آیید این شخص را خبر كنید. او استاد تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده است، آن هم بدون درگیر شدن با جزئیات.
نوك بینی و حفره‌های آن، درست مانند شماره حساب بانكی افراد، نشانه سرمایه‌دوستی ویا برعکس، ولخرجی آن‌هاست:

- نوك بینی پهن و گوشتالو: تضمین سرمایه‌گذاری
حداكثر امنیت مالی را می‌خواهد و با پول جدی برخورد می‌كند. در كل به دنبال یک حامی می‌گردد كه علاقه‌اش به پول‌هم به همین دلیل است.

- یك برجستگی گرد در نوك بینی: هنردوست
اگر یك اثر هنری خلق كردید اول به او نشان دهید چون قدر آن را می‌داند.

- بینی لاغر و باریك و پره های كناری آن نازكند: ولخرج
به پول وابستگی ندارد و برای روز مبادا پس‌انداز نمی‌کند.

- یك شیار واضح روی نوك بینی: نگرش عاطفی به دنیا
مدام از خود این سوال را می‌كند كه آیا شغل مورد نظر من پیدا خواهد شد وآیا این شغل مناسب من است؟ در كل دنبال كار است نه پول.

- حفره های بینی گشاد: خلاق و بخشنده
اگر طرحی در سر دارید كه نیازمند اجرایی خلاق است به او بدهید، چراكه با جسارت و خلاقیت آن را انجام می‌دهد. اگر هم چیزی داشته باشد با شما قسمت می‌كند.

- حفره های بینی تنگ و روبه داخل: حسابدار
چنین شخصی اول پول جیبش را می‌شمارد بعد خرج می‌كند یا به بیان بهتر دخل وخرج را با هم تنظیم می‌كند.
زاویه بینی نشانه‌ای برای میزان سنجیدگی رفتار فرد است. این زاویه را می‌توان با خطی كه از پایه بینی یعنی از محل اتصال به صورت شروع شده و در نیمرخ دیده می‌شود تعیین کرد.

- بینی سربالا با نوك گرد: اعمال نسنجیده و سرعت پایین تجزیه وتحلیل اطلاعات
شخصی. خوش‌گذران با اعمالی نسنجیده و مبتنی بر افكار سطحی است. رازدار نیست و به گذشته نگاه نمی‌كند و فقط حال را درنظر دارد.

- بینی سر بالا و نوك‌تیز: كنجكاو و ولخرج
درباره دیگران بیش از حد كنجكاو است و به جزئیات هم زیاد اهمیت می‌دهد. پول برای او حكم چیزی را داردكه باید خرج شود. خود را مقید به رعایت آداب و رسوم ندانسته و با اطرافیان به راحتی برخورد می‌کند. خودش را باور دارد.

- بینی كاملا بدون زاویه: عاقل و مطمئن
بدون این‌كه اقوا یا شیفته شود، اعتماد می‌كند و قابل اعتماد نیز هست.

- بینی با زاویه رو به پایین: حسابگر و شكاك
او به كار دیگران به گونه‌ای می‌نگرد كه گویی خطایی در آن رخ داده. زیادتر از چیزی که لازم است شک می‌کند.

رد پای خنده‌ها

حتماً توی روزنامه‌ها و مجله‌ها چشمتان‌ به آگهی‌هایی كه داروهای ضدچروك صورت را تبلیغ می‌كنند، افتاده است. این داروها قرار است معجزه بکنند و برای شما پوستی بسازند بهتر وتازه‌تر از پوست روز سوم تولدتان. اما واقعاً این چروک‌ها این‌قدر بد هستند؟ یعنی هیچ چیزی برای ما ندارند؟ مارك تواین می‌گفت: «چروك‌های صورت، رد پای خنده‌هاست.»

- یك چاله روی چانه: شوخ و بخشاینده
مشكلات زندگی او را از پا در نمی‌آورد چون آن‌ها را جدی نمی‌گیرد. برعكس، دوستانش را جدی می‌گیرد و همواره آن‌ها را شاد نگه می‌دارد.

- تورفتگی گونه‌ها: سازگار
تورفتگی گونه به خصوص در موقع خندیدن، علاوه بر جذابیت و زیبایی، دلیلی بر خوش‌مشربی و سازگاری فرد می‌‌باشد.

- خط‌های عمودی كوچك میان ابروها: وجدان كاری
در زندگی شخصی و كاری تمركز را حاكم كرده و نسبت به خود سخت‌گیر است. حتی در سخت‌ترین شرایط، دقت خود را برای انجام كار حفظ می‌كند.

- خطوط گوشه دهان که به طرف چانه پایین آمده‌اند: دلسوز
این فرد به علت شكست‌ها و سختی‌های زندگی، به یک همدرد عالی و دلسوز واقعی تبدیل شده است. از دست دادن عزیزان و مشكلات كاری می‌تواند این خطوط را به یك‌باره ایجاد كند.

- خطوط عمودی در اطراف لب: غلبه غالب برمشكلات
این خطوط گواهی مبارزات طولانی وسخت در برابر مصائب زندگی است. او در تمام زندگی از نیروی درونی خود كمك می‌گیرد كه شاید خودش نیز از آن خبر نداشته باشد اما اكنون مانند سدی در برابر مشكلات محکم شده.

- چانه فشرده و لایه لایه: روحیه آهنین در زندگی
از زندگی انتظار رویایی ندارد و برای بدترین روزها آماده است. سرسخت و یک‌دنده است و از مشکلات فرار نمی‌کند.

- چانه برآمده: از خود راضی
این‌گونه افراد، اشخاصی خودستا هستند و تصور می‌کنند هیچ چیزی جز خود آنها اهمیت ندارد و جز خودشان حرف کس دیگری را قبول ندارند و خود را عقل کل می‌‌دانند.

- قب‌قب زیر چانه: پرحرف و خوش برخورد
حرف کم نمی آورد و اگر سکوت کنند احتمالا دارند به یک گفتگوی جدید فکر می‌کنند. به راحتی ارتباط برقرار می‌کنند و برخورد خوبی دارند.
دماغ و دهن، یه گردو
جز این‌ها که گفتیم، باقی اجزای صورت هم می‌توانند به شناخت خصوصیات روحی صاحب چهره کم کنند.

- لب قلوه‌ای: بخشنده و خودنما
لب‌های قلوه‌ای، نشانه بخشش و گشاده‌دستی هستند. معمولا این‌گونه افراد تمایل دارند در مورد خودشان صحبت و گفتگو کنند.

- لب بالایی نازک، لب پایین قلوه‌ای: قدرت توجیه
نشانه این است که فردی متقاعدکننده و مجاب‌کننده می‌‌باشد.

- لب نازک: توی خود
نازک بودن لب بیانگر خویشتن‌گرایی ذاتی در اشخاص است.

- گوش کوچک: احساس خطر
کوچکی گوش نشانه تزلزل و احساس ناامنی در افراد است، هرچند این‌گونه افراد می‌‌دانند که چه می‌‌خواهند و معمولاً سخت‌ کوش و کاری هستند.

- گوش بزرگ و دراز: جوشی
این قبیل افراد معمولا انعطاف‌پذیر نیستند و به سختی آرام و بی‌خیال می‌شوند.

- گوش پرمو: وسواسی
افرادی که دارای گوش‌هایی پرمو هستند معمولًا وسواسی و نکته‌بین بوده و وقت زیادی را برای چیزهای بی اهمیت تلف می‌کنند.

- فک چهارگوش: سرسخت
افراد با فک مربعی انسان‌های تسخیرناپذیر و سرکش هستند. آنها توانایی تبدیل رویاهایشان به واقعیت را دارند.
خب حالا که دیدید، یک وجب صورت چقدر حرف و حدیث و راز دارد، به جواب سؤال اول مقاله دوباره فکر کنید. صورت شما، صورت خود شما است. یک جور شناسنامه. باز هم از آن ناراضی هستید و می‌خواهید آن را عوض کنید؟ به قول شکسپیر «خداوند به شما یک چهره اعطا کرده و شما میخواهید چهره دیگری برای خود بسازید»؟!

اشتباه اتللو
جایی در پایان داستان اتللو، اثر معروف شکسپیر، اتللو همسر خود دزدمونا را به عشق به مرد دیگری متهم می‌کند و او را می‌کشد. اما دزدمونا واقعاً خیانتکار نبوده است. پس چرا اتللو اشتباه می‌کند؟
به این آخرین گفتگوی اتللو و دزدمونا دقت کنید. اتللو به همسرش می‌گوید اعتراف کند، چون می‌خواهد او را به خاطر خیانتش بکشد. دزدمونا جواب می‌دهد که کاسیو، همان مردی که متهم به داشتن رابطه با او است، بر بی‌گناهی او شهادت خواهد داد. اتللو میگوید کاسیو را کشته. دزدمونا می‌فهمد که دیگر نخواهد توانست بی‌گناهی خود را ثابت کند و اتللو او را خواهد کشت. پس می‌گوید: « دریغ، به او خیانت شد، و من تباه شدم!» اتللو: «دور شو، بدکار! در مقابل چهره من به خاطر او اشک می‌ریزی؟» دزدمونا: «آه، سرورم! مرا از خویش بران، اما مکُش!» اتللو: «خاموش شو، بدکار!»
از این صحنه چه می‌فهمیم؟ اشتباه اتللو چه بود؟ اتللو ناراحتی و ترس را در چهره دزدمونا به درستی تشخیص داده بود. اشتباه او آن بود که فکر می‌کرد ناراحتی دزدمونا به خاطر مرگ کاسیو و ترس او، ترس همسر بدکاری است که خیانتش آشکار شده است. او دزدمونا را کشت بدون این‌که فکر کند حالات چهره او مربوط به حس ترس و ناراحتی زن بی‌گناهی است که می‌داند همسر بسیار حسودش می‌خواهد او را بکشد واو نمی‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند.

پلکم دارد می‌خارد
در عقاید عامه، پیش‌بینی‌هایی هم در مورد اجزای صورت وجود دارد:
پیشانی بلند علامت اقبال و دولت است.
قوز روی دماغ خوش‌شانسی می‌آورد.
بینی که بخارد، به مهمانی خواهی رفت.
چشم که تیر بکشد، مهمان خواهد آمد.
سق (سقف دهان) اگر سیاه باشد، نفرین گیرا است.
کسی زبانش را گاز بگیرد، معلوم است جایی دارند غیبتش را می‌کنند.
پلک چشم چپ بپرد، نشانه خبر خوش است وپریدن پلک راست، نشانه غم و غصه.
مژه افتاده را اگر درست حدس بزنی که مال کدام چشم است، آرزویت برآورده می‌شود.

از کجا معلوم؟
جز چهره‌خوانی، علم‌ها یا به عبارت درست‌تر شبه علم‌های متعددی در ارتباط با چهره در طول تاریخ به وجود آمده، که امروزه (جز چهره‌خوانی) تمامشان از نظر علمی رد شده‌اند. با این حال وجود چنین تفکراتی نشان می‌دهد که به هرحال یک خط ارتباطی بین چهره و فرد، وجود دارد که این‌قدر همه به دنبال کشفش بوده‌اند.
جمجمه‌خوانی (
Phrenology) نظریه‌ای است که می‌گوید شخصیت، امیال و احساسات افراد را می‌شود از روی شکل جمجمه آن‌ها تشخیص داد. بیشتر، پستی و بلندی‌های سر مورد توجه جمجمه‌خوان‌ها است. این افراد ادعا دارند که بزهکار بودن یا نبودن اشخاص را هم می‌توان از قرائن روی جمجمه ایشان دید. ایده جمجمه‌خوانی در سال 1800 پیدا شد و در قرن نوزدهم گاهی برای تحقیقات پلیسی هم از آن استفاده می‌شد.
پیشانی‌خوانی (
Metoposcopy
) دانش پی بردن به سیرت و درون آدم‌ها از روی خطوط پیشانی است. بیشتر با فالگیری ارتباط دارد تا علم، و در قرن شانزدهم خیلی طرفدار داشت.
حس‌خوانی (
Pathognomy
) به بررسی و مطالعه احساسات درونی و بازتاب‌ این احساسات در ظاهر فرد، مثلآ در حرف زدن یا حرکات بدن کار دارد. حس‌خوان‌ها سعی می‌کنند از روی حرکات و سکنات افراد به احساسات درونی آن لحظه فرد پی ببرند.
شخص‌شناسی (
Personology
) شکل نو علم چهره‌خوانی است که در اوایل قرن بیستم ارایه شد. پیسنهاددهندگان این روش مدعی بودند می‌شود بین شکل ظاهری چهره و بدن افراد و رفتار و منش آن‌ها ارتباط و پیوندی پیدا کرد.
منش‌شناسی (
Characterology) از روش‌های تشخیص شخصیت است که در دهه 1920 ساخته شد. و ترکیبی است از روش‌های چهره‌شناسی، جمجمه‌خوانی و حس‌خوانی با دانش‌های نژادشناسی، جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:6توسط سارا | |

جدیدترین تست روانشناسی در آمریکا!

 
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنكند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .كارهایی انجام دهید كه ...
 
اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی كه باعث می‌شوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا كنید به تست زیربا كمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی دركشورآمریكا است.
 
1- فرض كنید شما مشخصه صورت كسی هستید,كدام قسمت ازصورت او هستید؟
الف : چین وچروك
ب : لكه
ج : خال زیبایی
د : كك ومك
ت :لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟

الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن

3- كدام یك ازآلات موسیقی را دوست دارید؟

الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف

4- كدام یك ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟

الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : كمدی وكارتون

5- كدام یك ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟

الف : هیچ كدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای كمدی
د : چرخ وفلك ووسایلی كه سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر

6- آیا شما به اشتباهات خودتان می‌خندید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه

7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عكس العملی نشان می دهید؟
الف : عصبانی می‌شوید
ب: ناراحت می‌شوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی می‌كنید
ت :چندین برابرتلافی می‌كنید
 
8- اولین چیزی كه صبح موقع بیدارشدن به فكرتان خطورمی‌كند چیست؟
الف : كارویا تحصیل
ب: مشكلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی كه درپیش دارید
ت : كاری كه تا شب انجام خواهید داد
 
9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟
الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا كامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی كن وبه دیگران هم اجازه زندگی كردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد
 
10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟
الف : اصلا
ب: تعداد كمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات
 
11- شما لبخند می‌زنید؟
الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد كه برخی فكرمی كنند دیوانه هستم
 
12- نظردیگران راجع به شما اغلب كدام مورد است؟
الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران
 
13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان می‌دهید؟
الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداكثرتا جایی كه امكان دارد
 
14- شما اعتقاد دارید كه برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان كنید؟
الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی كه امكان دارد به خودتان می‌رسید
 
15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش می‌رود؟
الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی می‌كنم
ب : همیشه برنامه ریزی می‌كنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امكان اجازه می‌دهم كه خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی می‌كنم
 
حال امتیازات كنارگزینه هایی را كه انتخاب كرده اید جمع كنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه كنید.
 

اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :

بدین معنی است كه شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتكارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی كنند.اهداف مشخصی دارید وفكرتان بركارتان متمركزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی كنید .یكی ازمهمترین نگرانی های شما این است كه چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان كمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید كه هدفی تعیین كنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریك بین می‌نگرید .احساس می‌كنید كه وقت كمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنكند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .كارهایی انجام دهید كه ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شكوفا می شود .سعی كنید كه بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.
 

اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :

بدین معنی است شما یك گل رزهستید .كمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوك لذت می‌برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه می‌نگرید .آگاهید كه زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشكیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های كه دارید امتحان كنید .سخت كوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس می‌دهد مشكلترین مساله درزندگیتان یكنواخت بودن مسایل است .یكنواختی درهرمساله ای شما را آزارمی‌دهد وباعث كسل شدن روحیه شما می‌شود .
به شما پیشنهاد می‌گردد كه افق دیدتان را وسیع تركنید .مسایل جدیدی را تجربه وكشف كنید .آنگاه متعجب خواهید شد كه چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینكه فراموش نكنید كه درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .
 

اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :

بدین معنی است كه شما یك گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یك ویژگی بارزدرشما وجود دارد كه باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما می‌شود .ممكن است شما كوچكترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یك شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوك لذت می‌برید .گاهی شیطنت می‌كنید .مایلید كه با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی كه هیچ وقت نمی‌خندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید كه با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهركدام ازاین صفات می‌تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان كم است .برای شما مشكل است كه فقط برروی یك كارمتمركز شوید به شما پیشنهاد می‌گردد كه اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طوركه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت می‌خواهند كه همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وكاری راكه دوست دارید انتخاب كنید وتا پایان آن را انجام دهید

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:3توسط سارا | |

یک تست جالب روانشناسی براي انتخاب همسر ايده آل 

تست روانشناسي و خودآزمايي بين يك زوج



 

یک تست جالب روانشناسی



با خواندن اولین تست و انتخاب گزینه مناسب به سوالی که هر گزینه مشخص کرده بروید و به آن سوال جواب دهید.
مثلا اگر گزینه پ سوال ۱را انتخاب کردیددیگر لزومی ندارد سوال۲و ۳را پاسخ دهید فقط کافی است بهسوال۴ مراجعه کنید.


۱)بیش از همه دوست دارید به کجا سفر کنید:

الف) پکن: رجوع شود به سوال ۲
ب) توکیو : رجوع به سوال ۳
پ) پاریس : رجوع به سوال ۴


۲) آیا تا به حال با دیدن فیلم ترحم انگیزی به گریه افتاده اید؟!

الف) بله : رجوع به سوال ۴
ب) خیر : رجوع به سوال ۳


۳)اگر با نامزدتان قرار داشته باشید و او یک ساعت بعد هم سر قرار نیاید چه کار می کنید؟!

الف) نیم ساعت دیگر صبر می کنید : رجوع به سوال ۴
ب) فوری از محل قرار می روید : رجوع به سوال ۵
پ) آنقدر صبر می کنید تا بیاید : رجوع به سوال ۶


۴) آیا دوست دارید به تنهایی به سینما بروید؟

الف) بله : رجوع به سوال ۵
ب) خیر : رجوع به سوال ۶


۵) اگر در ابتدای آشنایی با نامزدتان او بخواهد دست شما را بگیرد چه واکنشی نشان می دهید؟

الف) از این کار امتناع می کنم : رجوع به سوال ۶
ب) برای مدت کوتاهی دستش را می گیرم: رجوع به سوال ۷
پ) پیشنهادش را قبول می کنم و دستش را می گیرم: رجوع به سوال ۸


۶)آیا شما فرد شوخ طبعی هستید؟

الف) بله : رجوع به سوال ۷
ب) خیر : رجوع به سوال ۸


۷)به نظرتان مدیر توانایی هستید؟

الف) بله : رجوع به سوال ۹
ب) خیر : رجوع به سوال ۱۰


۸) اگر امکان داشت دوباره به دنیا بیایید دوست داشتید چه جنسیتی داشته باشید؟

الف) مرد : رجوع به سوال ۹
ب) زن : رجوع به سوال ۱۰
پ) اهمیتی ندارد : شخصیت نوع ۴


۹)آیا در آن واحد بیش از یک دوست صمیمی دارید؟

الف) بله : شخصیت نوع ۲
ب) خیر : شخصیت نوع ۱


۱۰) آیا به نظرخودتان فرد باهوشی هستید؟

الف) بله : شخصیت نوع ۲
ب) خیر : شخصیت نوع ۳

 


پاسخ تست:

شخصیت نوع یک؛
به شما تبریک می گوییم:شما برای همسرتان فرد بسیار جذابی هستید.حتی از منظر او شما زیبایی چشم گیری دارید. نه تنها ترکیب ظاهری زیبایی دارید.بلکه شخصیت شوخ طبع و لطیفی دارید.شما فرد فرهیخته ای هستید و می دانید که با همسرتان چگونه کنار بیایید و وقت تان را در اختیارش بگذارید.به این ترتیب است که شما فرد دلخواه او به شمار می روید.


شخصیت نوع دو؛

کاملا" خوب:شما به راحتی همسرتان را جذب می کنید اما خودتان را به این راحتی در دام عشق گرفتار نمی کنید.شوخ طبعی تان او را وادار میکند تا با شما کنار بیاید. او از بودن در کنار شما احساس شادمانی بسیاری دارد.


شخصیت نوع سه؛

بد نیست: شما نمی توانید به خوبی نامزدتان را به خود جذب کنید. اما خصوصیات جالب توجهی دارید که او بتواند با تکیه بر انها با شما کنار بیاید.سعی منید برای مشاهده امور مختلف دیدگاه یگانه ای داشته باشید.شما در چشم دوستانتان فردی کاملا صمیمی هستید.


شخصیت نوع چهار؛

مواظب باشید:شما نمی توانید نامزدتان را به خود جذب کنید چرا که دانش و ارزشهای غریزی انسانی والایی برخوردار نیستید.گاهی مواقع از خودتان بی تفاوتی هایی نشان می دهید به همین دلیل است که مورد پسند همسرتان نیستید

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:1توسط سارا | |

برای کشتن پرنده

 نیازی به تیر و چاقو نیست ،

بالهایش را بکن

خاطرات پرواز

روزی هزار بار

او را خواهد کشت.

+نوشته شده در جمعه 1 دی 1398برچسب:,ساعت1:26توسط سارا | |

آشنايي با افسردگي؛ غمهاي دوران

 

افسردگي حالتي است كه مي تواند افكار، خلق و خو، احساسات، رفتار، سلامتي جسماني و روحي و به طور كلي تمام جنبه هاي زندگي فرد را تحت تأثير قرار دهد.




به طور خلاصه علايم و نشانه هاي افسردگي عبارتند از:
* غم و اندوه دايمي، اضطراب و احساس پوچي، بي معنا شدن همه چيز و ...
* احساس نا اميدي و بدبيني- احساس گناه، احساس بي ارزشي و درماندگي، احساس تيره بختي و فلاكت
* كاهش سطح انرژي و احساس خستگي دايمي و نگران كننده
* دشواري در تمركز، ياد آوري اطلاعات قبلي و تصميم گيري، همچنين ناتواني در تفكر
* بي خوابي و يا افزايش ميزان خواب، اما احساس نامطلوب بودن خواب، شخص مبتلا اغلب تصور مي كند تمام طول شب را بيدار است و يا مغز او حتي در زمان خواب نيز بيدار است و افكار مختلف او را در تمام طول شب رها نمي كنند
* از دست دادن اشتها و كاهش وزن يا برعكس پر خوري و افزايش وزن مفرط
* عدم تمايل به ملاقات با ديگران، يا وحشت از تنها ماندن، معمولاً حضور يافتن در فعاليتهاي اجتماعي دشوار و غير ممكن مي گردد و به مرور حتي امكان حضور در ميهمانيهاي خانوادگي هم وجود نخواهد داشت.
* احساس بي ارزش بودن و ناعادلانه بودن زندگي، احساس شكست، احساس سربار و زيادي بودن
* از دست دادن علاقه و ميل به فعاليتهاي معمولي در زندگي و يا سرگرميهايي كه در گذشته براي فرد لذت بخش بوده اند
* بي قراري و بي تابي، بي حوصلگي، زودرنجي و تحريك پذيري بيش از حد و يا كند شدن حركات و واكنشها و بي تفاوتي مفرط و آزار دهنده
* كاهش قابل توجه اعتماد به نفس، سرزنش مدام خود، نگراني از گذشته و آينده
* مشكلات جسماني كه معمولاً به دارو جواب نمي دهند مانند: خارش بدن، تاري ديد، تعريق شديد، خشكي دهان، مشكلات گوارشي (يبوست، اسهال، سوء هاضمه)، سردرد، كمردرد
* و بويژه در موارد شديد و پيشرفته افكار صدمه زدن به خود و يا ديگران، افكار خودكشي
علل پيدايش افسردگي هم متفاوت بوده و به طور خلاصه عبارتند از:
* وراثت نقش قابل توجهي در بروز افسردگي دارد
* محيطهاي نا ايمن و خطرناك حتي آلودگي هوا و آب و تغذيه نامناسب
* محيطهاي آشفته مانند: خشونت در خانه و روابط، محيط كار ناسالم و نا امن
* درگذشت همسر، فرزند، والدين و دوستان
* آسيبهاي روحي شديد در كودكي و يا بزرگسالي
* از دست دادن حمايتهاي اجتماعي در پي طلاق، دوري از دوستان، قطع رابطه، از دست دادن شغل
* شرايط ناسالم اجتماعي مانند: فقر، بي خانماني و خشونت در جامعه
* بيماريهاي مزمن مانند سرطان، ديابت و ايدز
* شكست و ناكاميها، تجارب ناخوشايند
* تغييرات هورموني، اختلال در تعادل انتقال دهنده هاي عصبي همچون سروتونين
* در اثر مصرف برخي داروها مانند داروهاي خواب آور، ضد بارداري و كاهنده فشار خون بالا
* استفاده از الكل، مواد مخدر و ديگر داروها
* تغذيه نامناسب مانند كمبود فولات و ويتامينB1و يا مصرف زياد مواد قندي و ...
* ضعف شخصيت، اعتماد به نفس پايين، بد بيني و وابستگيهاي غيرمنطقي و بيش از حد
* استرسهاي مختلف جسمي و روحي
* تفكرات منفي
* عدم تحرك بدني و نداشتن تفريح و سرگرمي
* انزوا و گوشه گيري
* چاقي نيز بتازگي به عنوان يكي از مؤلفه هاي بروز افسردگي شناخته شده است.


 

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:58توسط سارا | |

 


همه ما خواب می‌بینیم، اما اگر در مرحله خواب REM بیدارمان کنند، به ندرت به یاد می‌آوریم که چه خوابی دیده‌ایم. فرضیه‌های بسیاری درباره رویا وجود دارد. زیگموند فروید اعتقاد داشت رویاها بیان کننده ذهن ناخودآگاه ما هستند که غرایز مختلف را آشکار می‌سازند. کارل یونگ یکی از هواخواهان فروید نیز اهمیت زیادی برای معانی رویاها قائل است. اما نمادهایی را که یونگ ترسیم می‌کند، بیشتر به فرضیه خود او یعنی ، کهن الگوهای جهانی و ضمیر ناخودآگاه همگانی ، که اغلب از نوع معنوی و مذهبی هستند، نزدیک است.


تعبیر خواب از دیدگاه زیست شناسی و روانشناسی :
فرانسیس کرک ، یکی از کاشفان DNA ، بر این باور است که خواب دیدن ، راهی برای جداسازی و دور ریختن اطلاعات حسی است که در طول روز دریافت شده‌اند. هنگامی‌که چنین اتفاقی می‌افتد، سیستم عصبی فعال شده و نهایتا منتهی به رویا می‌شود.

رابین رویستون ، روانپزشک ، بیش از 200 شرح رویا و خواب جمع‌آوری کرده است که ظاهرا مشکلات مربوط به سلامتی را بازگو می‌کنند. برای مثال ، مردی خواب دیده بود که دو پلنگ سیاه او را تعقیب می‌کنند و یکی از آنها پنجه‌اش را در پشت او فرو می‌کند. ماهها بعد ، این مرد مبتلا به بیماری خطرناکی شد که ویژگی آن وجود خال سیاهی در همان نقطه پشت است.

به نظر می‌رسد، رویاها گاهی الهامی برای حل خلاقانه مسائل هستند. مثلا ککوله ، کاشف بنزن ، بعد از این که خواب دید دایره‌ای از مارها هر کدام دم مار بعدی را در دهان دارد، موفق به کشف ساختمان شیمیایی بنزن شد که حلقوی است نه خطی. روانشناسان می‌گویند هر خوابی که می‌بینید، معنی پنهانی دارد. در این جا چند تعبیر خواب از دیدگاه روانشناسی می‌آید، که البته فقط نوعی برداشت از خواب است و نمی‌تواند حکمی کلی و قطعی داشته باشید و بیشتر به ارتباط بین اعمال و ذهن انسان بر می‌گردد.


چند تعبیر خواب از دیدگاه روانشناسی :
پله: اگر خواب ببینید که از پله بالا می‌روید، معمولا نشانه آن است که موفقیتی در آینده خواهید داشت. پایین آمدن از پله به این معنی است که از شکست می‌ترسید زیرا اخیرا به نوعی ، خطر کرده‌اید.


ماشین آلات: تقریبا همیشه نماد بدن و بخصوص مغز هستند. اگر خواب ببینید قسمت‌های ماشینی را از یکدیگر باز می‌کنید، نشانه آن است که شما در حال مبارزه با یک ضعف روانی مثل فراموشی هستید. خواب دیدن ماشین روغن‌کاری شده و روان ، بیان کننده میل به سارماندهی بهتر در زندگی است. ماشین آلات زنگ زده و از کار افتاده نشانه بیماری جسمی یا روحی هستند.


مو: موی بلند و باز نشان‌دهنده میل به آزادی بیشتر است. اما اگر خواب ببینید موی خود را کوتاه می‌کنید، معنی‌اش این است که احساس می‌کنید در بخشی از زندگی خود محدود شده‌اید. شانه کردن مو به معنی یافتن راه حل برای مشکلات پیچیده است.


منفذ: اگر خواب ببینید در منفذی گیر افتاده‌اید، معنی‌اش آن است که احساس می‌کنید زندگی‌تان تکراری شده است. سوراخ در لباس ، نشانه موفقیت مالی قریب‌الوقوع است.


مرگ: بندرت درباره مردن است. اگر خواب ببینید که خودتان مرده‌اید، نشانه آن است که می‌خواهید از شر تمام مشکلات دنیا خلاص شوید. مگر اینکه جدتان در گور بی نام و نشانی باشد که در این صورت از شغل یا حادثه‌ای ناخوشایند می‌ترسید. دیدن مرگ شخصی دیگر در خواب ، حاکی از رسیدن خبرهای تعجب برانگیز است و خواب دیدن مراسم عزداری یا تدفین ، پیامی از ضمیر ناخودآگاه‌تان است که باید چیزی را که به خاطرش افسوس می‌خورید، فراموش کنید.


علف و سبزه: منعکس کننده وضعیبت زندگی شماست. علف سبز نشان می‌دهد که همه چیز در وضعیت خوبی است. اما علف زرد رنگ و خشکیده به این معناست که شما خوشبخت نیستید، همنچنین به معنی بیماری نیز برداشت می‌شود.


آتش: اگر خواب ببینید که خانه‌تان آتش گرفته است، بدان معنی است که از کسی بی‌نهایت عصبانی هستید. اما اگر فقط خودتان در آتش باشید، یعنی تحت فشار احساسات غیر قابل کنترل درباره کسی و یا از فقدان او هستید.




دریا: دیدن دریای خالی ، خبر از احساس فقدان رابطه در زندگیتان را می‌دهد و خواب دیدن ساحل ، به معنی آن است که احساس می‌کنید سعادتتان در زندگی در حال از دست

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:56توسط سارا | |

اختلال دوقطبی که بعنوان بیماری مانیک دپرسیو

 

اختلال دوقطبی که بعنوان بیماری مانیک دپرسیو (شیدایی/ مانیا – افسردگی) هم شناخته شده است یک اختلال مغزی می باشد که سبب تغییر های غیر معمول در خلق انرﮊی وکارایی فرد می شود. جدا از حالت های طبیعی نوسان بالا و پایین که هر فردی آنرا تجربه می کند نشانه های اختلال دوقطبی شدید می باشند. این نشانه ها می توانند سبب تخریب روابط بین فردی اختلال در عملکرد شغلی و تحصیلی و حتی اقدام به خودکشی گردند.
اما خبرهای خوبی هم وجود دارد: اختلال دوقطبی قابل درمان است وافرادی که مبتلا به این بیماری می باشند می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند.
شیوع طیف اختلالات دوقطبی در جهان بیش از 6 درصد در طول عمر می باشد. اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیده می کند. با این حال برخی از بیماران اولین نشانه های بیماری را در دوران کودکی یا اواخر دوره زندگی تجربه می کنند. این اختلال اغلب به عنوان بیماری شناخته نمی شود و مردم ممکن است از این اختلال سال ها قبل از تشخیص ودرمان صحیح رنج ببرند. مانند
بیماری های دیابت و قلبی اختلال دوقطبی یک بیماری با دوره طولانی می باشد که فرد باید در طول دوره زندگی خود دقیقا تحت کنترل و نظر باشد.


نشانه های اختلال دوقطبی کدامند؟


اختلال دوقطبی سبب نوسانات خلقی شدید از حالت های خلق خیلی بالا ویا تحریک پذیربه حالت های غمگینی وناامیدی وبرگشت مجدد می گردد که اغلب در بین این دوره ها دوره هایی از خلق عادی وجود دارد.تغییرات شدید درمیزان انرﮊی ونحوه رفتار فرد مبتلا همزمان با تغییرات خلقی فرد اتفاق می افتد. دوره های احساس بالا شیدایی /مانیا و دوره های احساس پایین افسردگی نامیده می شوند.


علائم ونشانه های شیدایی /مانیا (یا دوره شیدایی / مانیا) شامل:


• افزایش انرﮊی ومیزان فعالیت بیقراری
• خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ بینی
• تحریک پذیری مفرط
• مسابقه افکار صحبت کردن با سرعت خیلی زیادوپریدن از موضوعی به موضوع دیگر
• حواسپرتی عدم توانائی برای تمرکز
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی ها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته است
• افزایش تمایلات جنسی
• سوئ مصرف داروها  الکل , دارو های خواب آور
• رفتارهای اغواگرانه مداخله جویانه و پرخاشگرانه
• انکار مسائل بالا و مشکلات ناشی از آن


یک دوره شیدایی / مانیا با بالا بودن خلق همراه با سه یا بیش از سه نشانه از نشانه های فوق برای اغلب اوقات روز  تقریبا هر روز و به مدت یک هفته یا بیشتر تشخیص داده می شود. اگر خلق فرد به صورت تحریک پذیری باشد چهار نشانه اضافی باید وجود داشته باشد.


علائم و نشانه های افسردگی(یا یک دوره افسرده) شامل:


• خلق پایین اضطرب یا ناخشنودی پایدار
• احساس ناامیدی یا بدبینی
• احساس گناه  بی ارزشی  درماندگی
• ازدست دادن علاقه و عدم لذت از فعالیت هایی که قبلا برای فرد لذتبخش بوده اند از جمله ارتباط جنسی
• کاهش انرﮊی  احساس خستگی یا کند شدن
• اختلال در تمرکز حافظه وتصمیم گیری
• احساس بیقراری یا تحریک پذیری
• خواب زیاد یا عدم توانائی خوابیدن
• تغییر در اشتها و افزایش یا کاهش وزن بصورت نا خواسته
• احساس درد مزمن یا سایر نشانه های بدنی مقاوم که در اثر بیماری جسمانی یا جراحت ایجاد نشده باشد
• افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی


یک دوره افسردگی زمانی که پنج تا از نشانه های فوق در اغلب اوقات روز  تقریبا هرروز وبرای دوهفته یا بیشتر طول بکشد تشخیص داده می شود.


درجه خفیف تا متوسط شیدایی/مانیا , هیپومانیا نامیده می شود. در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد. وقتی خانواده ودوستان فرد مبتلا آموزش می گیرند که نوسانات خلقی ممکن است ناشی از اختلال دو قطبی باشد فرد مبتلا هر مشکلی را انکار می کند. بدون درمان صحیح , هیپومانیا در برخی از افراد ممکن است به شیدایی شدید/مانیای شدید و یا به افسردگی تبدیل گردد.


گاهی وقتها دوره های شدید شیدایی/مانیا یا افسردگی شامل نشانه های سایکوز می باشند ( برای اطلاعات بیشتر در این مورد بروشور علائم سایکوز را مطالعه کنید).


نشانه های شایع سایکوز/روانپریشی شامل انواع توهمات(شنیدن  دیدن یا احساس وجود چیزی که واقعا وجود ندارد) ویا هذیان ها (اعتقادات غلط وثابت که قابل تغییر با دلایل منطقی نبوده و با فرهنگ فرد نیز قابل توضیح نباشد) می باشد.
نشانه های روانپریشی در اختلال دوقطبی بیشتر نمایانگر وضعیت خلقی خیلی بالای فرد در آن زمان می باشند. برای مثال هذیان های بزرگ منشی مثل اعتقاد به اینکه فرد برگزیده یا دارای قدرت و سلامت جسمانی خاصی می باشد ممکن است در دوره شیدایی/مانیا وجود داشته باشد.


هذیان های مبتنی بر گناهکار بودن  احساس بی ارزشی مانند اعتقاد به اینکه فرد نابود شده و بی پول است و یا جرم سنگینی را مرتکب شده است ممکن است در دوره افسردگی ظاهر شوند. بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که این نشانه ها را دارند گاهی اوقات اشتباها به عنوان اسکیزوفرنیا که یک بیماری شدید روان پزشکی است تشخیص داده می شوند.


حالت های مختلف خلقی در اختلال دوقطبی به صورت یک طیف و با ساختار پیوسته می باشند که این طرز تفکر بسیار کمک کننده می تواند باشد. در یک سر طیف افسردگی شدید  بالاتر از آن افسردگی متوسط و پس از آن خلق پائین می باشد که اغلب مردم آن را غمگینی کوتاه مدت و کج خلقی برای حالات مزمن می نامند. پس از آن نیز خلق عادی یا متعادل قرار دارد که بالاتر از آن هیپومانیا ( شیدایی/مانیای خفیف تا متوسط) و سپس شیدایی/مانیای شدید جای دارد.


در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط گفته می شود. نشانه های حالات مختلط اغلب شامل سراسیمگی  مشکلات خواب تغییرات عمده در اشتها  روانپریشی/ سایکوزو افکار خودکشی است.
یک فرد ممکن است در حالی که خلق خیلی پائین دارد و ناامید می باشد احساس انرﮊی زائدالوصفی در خود بکند. اختلال دوقطبی ممکن است به صورت مشکلی غیر از بیماری روان پزشکی ظاهرگردد برای مثال به صورت :
سوء مصرف الکل یا دارو  کارائی ضعیف شغلی یا تحصیلی  تشنج در روابط بین فردی باشد.
این مشکلات ممکن است در حقیقت علائمی از یک اختلال خلقی زمینه ای باشند.


تشخیص اختلال دوقطبی
مانند سایر اختلالات روانی اختلال دوقطبی هنوز به صورت فیزیولوﮊیکی توسط آزمایش خون یا اسکن کامپیوتری مغزی قابل شناسائی نمی باشد. بنابراین اختلال دوقطبی بر اساس نشانه ها  دوره بیماری و در صورت وجود سابقه خانوادگی مثبت تشخیص داده می شود.

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:55توسط سارا | |

نقاشی و تأثیر آن در رشد کودکان

نقاشی کودکانتوجه به مراحل رشد، به ما می‌فهماند که میان کودک و انسان بالغ، تفاوتی بنیادی وجود دارد، تفاوتی که نمی‌توان آن را فقط براساس سال‌های تجربه توجیه کرد. او طی رشد دگرگون می‌شود، به‌گونه‌ای که نوع دگرگونی هر مرحله با مرحلهٔ قبل و مراحل بعد متفاوت است.
برخی از دانشمندان، مراحل رشد هنر را با مراحل رشد فکری یکسان شمرده‌اند. ”لون فلد“ متجاوز از بیست سال است که رشد هنر در کودکان را به چند مرحله تقسیم کرده است، این مراحل شامل:
۱) مرحلهٔ بدنویسی (از دو تا چهارسالگی)
۲) مرحلهٔ مقدماتی طراحی (از چهار تا هفت سالگی)
۳) مرحله طراحی (از هفت تا نه سالگی) می‌باشد.
به‌طور معمول، کودک دو تا چهار ساله مرحله بدنویسی را با تمرین حرکتی و نقاشی تجربه می‌کند. از کشیدن خط طولی، به خطوط مدور می‌رسد تا به‌تدریج، این خطوط، هماهنگی بیشتری پیدا می‌کنند. هر چند نقاشی‌های او چیزی را نشان نمی‌دهند، اما او به‌طور معمول، آنها را نامگذاری می‌کند.
در مرحلهٔ مقدماتی طراحی، کودک ارتباط میان نقاشی، تفکر و واقعیت را درک می‌کند. نهادهائی که او در ناشی خود می‌آفریند، دائم در حال تغییر هستند. به کشیدن شکل‌هائی تصوری، برای همه چیز می‌پردازد که شاید با واقعیت منطبق نباشد. او در این مرحله به مفاهیم شکل می‌دهد.
کودک هفت تا نه ساله، با رسیدن به مرحلهٔ طراحی از افراد و اشیاء، تصویرهای واقعی می‌کشند. کاربرد رنگ و زمینه را فرا می‌گیرد و حرکت در نقاشی‌های او مشهود است. بعد از مدتی، رشد هنر او به مراحل کاملتری می‌رسد. مفهوم رشد هنری “لون فلد“ با مراحل رشد فکری پیاژه تشابه بسیار دارد. این امکان وجود دارد که هنر به‌عنوان عرضهٔ پنهانی آنچه در نهاد کودک وجود دارد و نیز در حد توان انطباق و کنترل عضلانی او تا حدی از رشد کلی فکر او نشئت می‌گیرد. سایر زمینه‌های ابراز خلاقیت نیز بر مرحله‌ای بودن نظریهٔ رشد دلالت دارد.
اعمالی که یک کودک انجام می‌دهد با پیشرفتی که در این رابطه دارد، نحوه و محتوای آموزش او را از پیش تعیین نمی‌کند. اما در حقیقت، قالبی به‌وجود می‌آورد که بتوان در آن تصمیم‌هائی را گرفت و انتظارهائی را مطرح کرد. جهت‌هائی را نیز برای آموزش مشخص می‌کند تا کودک با یاری معلم از مرحله‌ای به مرحلهٔ تکامل‌یافته‌تر راه یابد. برای نمونه، نباید از کودکی که در مهد کودک است، انتظار داشت از روی تصویرها نقاشی کند. یک طفل کودکستانی نمی‌تواند اتاق خود را با تمام اشیاء آن در ابعاد و جای خاص خود ترسیم کند.
مفهوم مراحل رشد، به این معنی نیست که معلم باید فقط به انتظار رشد کودک بنشیند. او باید کودک را یاری و هدایت کند تا برای برخورد با وسایل و ابراز خلاقیت‌ها به راه‌های تکامل‌یافته‌تری برسد. وظیفهٔ هدایتی که بر عهدهٔ معلم است، برای کودکان نیز به اندازهٔ بزرگسال‌ها دارای اهمیت است. آشنائی با مراحل رشد، نشانه‌هائی را ارائه می‌دهد که معلم می‌تواند برای جهت بخشیدن به آموزش کودک از آنها استفاده کند.
کارهای هنری مربوط به کودکان در سال‌های اول، بیشتر شامل استفاده از ابزار روی سطح صاف است. کودک بیش از هر چیز به طرح و رنگ توجه دارد. نباید بیش از چند رنگ خاص در اختیار کودک قرار داد. آنها به‌تدریج با رنگ‌های بیشتری آشنا می‌‌شوند. مخلوط کردن رنگ‌ها، کودکان را به کشف رنگ‌های جدیدتری می‌رساند. در این مرحله، کودکان آزمایش یا طرح و رنگ را دوست دارند و با حرکت دست روی کاغذ، شکل‌هائی را می‌کشند. هر چه کودکان بیشتر رشد می‌کنند، نقاشی‌های آنها مفهوم کاملتری به خود می‌گیرد.
نقاشی با آبرنگ به‌طور معمول، فعالیتی آرام و انفرادی به‌شمار می‌آید. هر کودک کاغذ و آبرنگ منحصر به خود درد و با سایر کودکان، کمتر تماس پیدا می‌کند. حتی هنگامی که دو کودک در مقابل سه پایه به نقاشی سرگرم می‌شوند، کمتر با هم تماس دارند، زیرا هر یک به‌کاری جدا مشغول هستند. کودکان، بیشتر از نقاشی کردن در کنار هم یا به شکل گروهی لذت می‌برند. در این حال، کاربرد سه پایه‌های دو طرفه یا استفاده از دیوار برای نقاشی مناسب است.
وظیفهٔ معلم در آموزش نقاشی، این نیست که کودکان را به نقاشی از روی الگوئی که او می‌کشد، وا دارد، بلکه باید آنها را تشویق کند که به کند و کاو یا ابزار سرگرم شوند، ناظر پیشرفت آنها باشد و به کمک روش‌هائی تازه و مناسب با رشد کودک به آن جهت دهد.
باید به کودکان این نکته را تفهیم کرد که آنها با هنرمندهای باتجربه رقابت نمی‌کنند. گرچه کار آنها ساده است، اما هدف آن نیست که کار آنان با کار یک فرد خارج از مدرسه و یادگیری مقایسه شود، بلکه هدف، کشف و رشد استعدادهای آنها است.
 

دکتر پریناز بنی سی / عضو باشگاه پژوهشگران جوان
منابع:
”آموزش در دوران کودکی“
نوشته: اسپادک، برنارد
مترجم: محمد حسین نظری نژاد
”مقدمه‌ای بر روانشناسی کودکان“
نوشته: توماس آنجل. ام. جی سیاک، گلین وی
مترجم: عباس مخیر
”روانشناسی رشد، سفر پرماجرای کودک“
نوشته: کاول، پاول سین
”تحلیل روانشناختی نقاشی کودکان“
نوشته: کرس لوئیز

مجله شادکامی و موفقیت

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:54توسط سارا | |

پسر

زمانی که استرس دارید عضلات شما سفت می شوند و نتیجه آن تمرکز و دقت برای انجام کارها مشکل تر است. این موضوع را دریابید که کدام بخش از عضلات بدن دچار گرفتگی است؟

چگونه استرس های روزمره را کاهش دهیم؟
به گرفتگی عضلات توجه کنید. شانه ها، گردن، فک و یا قسمت های دیگر. مرحله بعد راه چاره است. قطعا برخورد با استرس و نشانه های آن از همان ابتدای شروع بیماری ساده تر خواهد بود. آرام سازی را یاد بگیرید.
 از آنجا که گرفتگی عضلات یکی از نشانه های استرس است. آرام سازی عضلات، گرفتگی بدنی را کاهش داده و چرخه استرس را متوقف خواهد کرد.

 شیوه های متعددی برای آرام سازی جسم و روان مطرح شده است. انتخاب مناسب بستگی به خود شما دارد. برخی از این شیوه ها عبارتند از:

نفس کشیدن:
آرام و عمیق نفس بکشید. هوا را به آهستگی و با بینی به درون ریه هایتان فرو برید. احساس می کنید بادکنکی را داخل شکمتان از هوا پر می کنید. چند لحظه ای صبر نموده و سپس از راه دهان و یا بینی هوا را خارج کنید، عمیق هوا را خارج کنید بطوریکه احساس نمائید بدنتان خالی می شود. همانند عروسکی بادی که وقتی باد آن را خالی می کنیم دست و پاهایش شل می شود. این عمل را به آرامی و چند بار تکرار کنید. بد نیست با هر عمل بازدم عبارات یا کلماتی آرامش دهنده مانند آرام باش، آهسته، یواش را با خودتان تکرار کنید.

شل کردن عضلات:
سعی کنید عمل آرام سازی را با شل کردن عضلات منقبض شده در طول روز حتما انجام دهید. برای شروع به اتاق خلوتی بروید تا کسی مزاحمتان نشود.لباس های تنگ، کفش و عینک را کنار بگذارید. روی صندلی بنشینید و کف پاهایتان را به آرامی روی زمین بگذارید، سر را مستقیم نگاه داشته و دستتان را روی پاها بگذارید. هدف منقبض کردن و سپس شل کردن قسمت به قسمت بدن است هر قسمت را که منقبض می کنید برای 10 ثانیه محکم فشار دهید و توجه داشته باشید که دقیقا کدام قسمت بدن سفت شده است.

سپس بعد از 10 ثانیه به آرامی عضله منقبض شده را شل کنید و دقت نمائید که چه احساسی داشتید. برای مدت 20 ثانیه عضله را شل نگه دارید و از احساس خوبی که بی شک به شما دست خواهد داد لذت ببرید. این کارها را برای هر قسمت از بدن، یکبار انجام دهید منتهی اگر در قسمتی از بدن بیشتر احساس گرفتگی می کنید، آرامسازی را دو یا سه مرتبه تکرار کنید. ابتدا از ماهیچه پیشانی شروع کرده به چشم، بینی، چانه، زبان، آرواره، لب، گردن، بازو، دست، شانه، پشت، سینه، معده، شکم و سپس ران ها و قسمت پائین پا ادامه دهید.

تصویرپردازی:
با تصویرپردازی راجع به خاطرات خوش و یا وقایع خوشایندی که در آینده ممکن است برایتان پیش آید، بخود آرامش دهید. وقتی آرام و خوشحال هستید، بیشتر دوست دارید صحنه های آرامش بخش را در ذهن خود تجسم کنید. راههای دیگری هم برای کم کردن میزان استرس وجود دارند. ورزش کردن، حمام گرم، مدی تیشن و یا گوش دادن به موزیک های آرام نمونه هایی از آن است. سعی کنید شیوه ای را انتخاب کنید که برایتان مناسب تر است و آن را هر روز به مدت حداقل 2 هفته ادامه دهید. این کار به شما کمک خواهد کرد که آرام سازی عضلات را یاد بگیرید و در مواقع استرس براحتی از آن استفاده کنید. تمرین و مداومت، فراگیری شما را بالا خواهد برد.

واژه های مثبت را بکار ببرید.
در مواردی که استرس دارید ممکن است افکار و واژه های منفی در مورد خودتان و موقعیتی که در آن هستید، به ذهن شما خطور کند. مهم این است چیزی که از ذهن شما می گذرد نباید بیشتر استرس زا باشد بلکه باید آرامتان کند. افکار مثبت به شما القا می کند که چگونه با موقعیتی که در آن هستید و با احساستان کنار آیید. قطعا برای کنار آمدن با موقعیت های پرتنش، فکر کردن به جنبه های مثبت، مفیدتر خواهد بود. جملاتی چون "می توانم" "آرام باش" "قبلا هم این اتفاق افتاده چیزی نیست" نمونه ای از عبارات مثبت است.

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:52توسط سارا | |


غار های شگفت انگیز







غار های شگفت انگیز











غار های شگفت انگیز













غار های شگفت انگیز











 

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:42توسط سارا | |

افسردگی چیست؟

 

 

 

افسردگی بیماری بسیار شایع عصر ماست. و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. این در حالی است كه حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیزی دیگر تشخیص داده شده است.

افسردگی یك بیماری اختصاصی نیست بلكه در تماما سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. افسردگی بیماری ساده ای نیست بلكه انواع گوناگون دارد به طوری كه در بعضی افراد به صورت هایی ظاهر می شود كه ما عموماً آنها را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی پس از آنكه درمان شد غالباً باز می گردد.

افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد. غیراز مسائل پزشكی و اندوه كه بسیار شایع است، فرد مبتلا به افسردگی خود را در كارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی منفور خانواده خودش می بیند. گاهی انزوای همراه افسردگی، بیمارانی را كه وضعی درمان پذیر دارند به دوری از مردم یا به سوی مرگ سوق می دهد. درباره افسردگی خبرهای خوشی نیز وجود دارد:بیشتر انواع افسردگی قابل درمان اند.

 Depression كه غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده می شود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می كند.

افسردگی بالینی، از دیدگاه عملكردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماری های مزمن، بیمار را ناتوان می كند. افسردگی كبیر بیش از بیماری های مزمن  ششی، التهاب مفصل و دیابت ، ناتوان كننده است. افسردگی یك نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعه ای از علامات مرضی(Symptoms) مختلف است.

املاك های تشخیص افسردگی عبارت اند از:

1- افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.

2- كاهش آشكار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.

3- كاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر كاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.

4- بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.

5- افزایش یا كاهش اعمال روانی حركتی یا فعالیت های ذهنی.

6- خستگی یا كاهش انرژی.

7- احساس بی ارزشی یا گناهكار بودن.

8- كاهش توان اندیشیدن یا تمركز ذهن و تصمیم گیری.

9- اندیشیدن به مرگ ( نه ترسیدن از آن) و به خودكشی، بدون داشتن طرحی برای آن ، یا اقدام به خودكشی با طرحی از پیش ریخته.

داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی كبیر كافی است. ولی علامات مرضی یك و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمی تواند واكنش معمولی مرگ یك عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.

 

 

 

انواع افسردگی

افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایع ترین آن افسردگی كبیر است كه فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال می شود. نوعی از افسردگی كبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است كه بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمی شود  در حدود 15 درصد مبتلایان به افسردگی كبیر دچار افسردگی اوهام اند كه معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است. مثلاً خود را گناهكار و غیر قابل بخشش تصور می كنند. در حدود 15 در صد مبتلایان به افسردگی كبیر نیز دچار روان پریشی می شوند.

نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام "افسردگی غیرمعمول" كه بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عكس علامات مرضی افسردگی معمولی است كه مبتلایان كم می خوابند و كم می خورند. مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد می خوابند و زیاد می خورند و به سرعت اضافه وزن پیدا می كنند. به قول یكی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی ( دونالد كلاین)، افسردگی غیر معمول، "مزمن" است نه" دوره ای" ؛ از بلوغ آغاز می شود و بیماران نسبت به همه امور كم توجه اند.

نوع دیگرافسردگی، روان رنجوری است كه عموماً حدود دو سال طول می كشد و علامات مرضی آن خفیف تر از افسردگی كبیر است ولی همواره احساس ناراحتی می كنند.

شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الكل، افزایش استرس و كاهش اشتغال گفته اند ؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است. گروهی از روان شناسان بر این باورند كه جامعه كنونی، كانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شكست های شخصی وابسته كرده است.

آنچه گفته شد جنبه نظری دارد ولی بعضی از پژوهشگران درباره جنبه علمی علت ها اظهار نظر كرده اند. بر اساس پژوهش های آنها، تلویزیون " منشاء عمده افسردگی است"Paul Kottl روان پزشك مركز پزشكی پنسیلوانیا كشف كرده است كه " ارتباط تنگانگی بین دسترسی مداوم كودكان به تلویزیون و افسردگی كبیر در 24 سالگی وجود دارد."Kottl می نویسد:

" اثرات اجتماعی برنامه های چند ساعته تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی كبیر در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون، كودكان ما را در معرض خشونت های ابلهانه مكرر قرار می دهد و آنها را هر چه بیشتر از تماس های اجتماعی با همسالان و خانواده دور می كند."

افسردگی كبیر بیشتر در دهه های سوم و چهارم زندگی ظاهر می گردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یك سال، حتی بدون درمان رفع می شود ؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین می رود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ می دهد. خطر افسردگی با تعداد بازگشت ها افزایش می یابد. بدین معنی كه بعد از دو بازگشت، هفتاد در صد و بعد از سه بازگشت به نود درصد می رسد.

عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش می دهند:

اگر نخستین افسردگی پیش از بیست سالگی رخ داده باشد و سابقه خانوادگی موجود باشد؛

اگرنخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد؛

اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد؛

اگر فرد نسبت به استرس ها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیرتر باشد.

اگر فرد از افسردگی قبلی كاملاً  بهبود نیافته باشد؛

اگر افسردگی در اواخر عمر رخ داده باشد.

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:39توسط سارا | |

پيرمرد لاغر و رنجور با دسته گلی بر زانو روی صندلی اتوبوس نشسته بود

 

دختری جوان، روبه روی او، چشم از گل ها بر نمی داشت

وقتی به ايستگاه رسيدند، پيرمرد بلند شد، دسته گل را به دختر داد و گفت

می دانم از اين گل ها خوشت آمده است. به زنم مي گويم كه دادم شان به تو

گمانم او هم خوشحال می شود و دختر جوان دسته گل را پذيرفت و پيرمرد را نگاه كرد

كه از پله‏ های اتوبوس پايين می رفت و وارد قبرستان كوچك شهر می شد

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:37توسط سارا | |

داستانی بسیار زیبا و خواندنی!

با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید...
 

سه ظرف را روی آتش قرار دادیم. در یکی از ظرفها هویج در دیگری تخم مرغ و در دیگری قهوه ریختیم و پس از 15 دقیقه:
هویج: که سفت و محکم بود نرم و ملایم شد

تخم مرغ که شل و وارفته بود سفت ومحکم شد دانه های قهوه در آب حل شدند و آب رنگ و بوی قهوه گرفته است. حالا فرض کنید آبی که در حال جوشیدن است مشکلات زندگیست . شما در مقابل مشکلات چگونه اید؟

مثل هویج سخت و قوی وارد مشکلات می شوید ودر مقابل بسیار خسته میشوید امیدتان را از دست داده وتسلیم می شوید. هیچ وقت مثل هویج نباشید..!

با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید از دیگران متنفر میشوید و همواره تمایل به جدال دارید. هیچ وقت مثل تخم مرغ نباشید…!

در مقابل مشکلات مثل قهوه باشید. آب قهوه را تغییر نمیدهد. قهوه آب را تغییر میدهد. هر چه آب داغتر باشد طعم قهوه بهتر میشود…!

پس بیایید در مقابل مشکلات مثل قهوه باشیم ما مشکلات را تغییر دهیم. نگذاریم مشکلات ما را تغییر دهد.

از طعم قهوه تان لذت ببرید  منبع:zarbolmasal.com           

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:,ساعت23:36توسط سارا | |